استرس در کودکان و هرآنچه باید بدانید!
استرس از چه سنی در کودکان آغاز میشود؟
از ابتدای بارداری تا پنج سالگی کودک، اویل دوران کودکی نامیده میشود. این دوران جز حساسترین دوران رشد و تربیتی کودک است. انسانها از ابتدای این دوران یعنی دورانی که در شکم مادر هستند استرس را تجربه میکنند. در حقیقت استرس بخش اجتنابناپذیر از دوران زندگی انسانها میباشد. بسیاری از وقایع استرسزا که یک فرد بالغ میتواند مدیریت کند باعث ایجاد استرس در کودک میشود. در نتیجه، حتی تغییرات کوچک میتوانند احساس امنیت کودک را تحت تأثیر قرار دهند. استرس جنبههای مثبت و منفی در زندگی یک کودک دارد. مقدار مشخصی از استرس طبیعی بوده و برای بقای هر انسانی لازم است.
زمانی که یک کودک در مجموعهای از اتفاقات جدید قرار میگیرد این استرس نرمال و طبیعی باعث انطباق کودک میشود و برای مقابله با موقعیتهای خطرناک این استرس بسیار مفید است. زمانی که عوامل استرسزا قابل کنترل نباشند و یا به صورت طولانی مدت بر کودک وارد شوند، این استرس مضر شناخته شده و اثرات جدی بر سلامتی جسمی و روانی کودک میگذارد. هنگامی که استرس در اوایل کودکی تجربه شود، سیستم عصبی بدن کودک، تحت تأثیر قرار میگیرند. زمانی که یک استرس بر کودک وارد میشود یکی از سه حالت استرس مشاهده میشود استرس مثبت ، استرس تحمل پذیر و استرس سمی. این نامگذاریها بر اساس تفاوتهای تئوریزه شده در تغییرات فیزیولوژیکی که ایجاد میکنند و مدت زمان پاسخ به استرس، پایهگذاری شدهاند.
علل ایجاد استرس در کودکان
محققان برای تمرکز بر استرس کودکان و بررسی تأثیرات آن، عوامل استرسزا را تک متغیره در نظر میگیرند. اما در زندگی واقعی کودک، کودکان از منابع مختلفی استرس را تجربه میکنند. محققان خاطر نشان کردهاند که عوامل استرسزا متعدد با یکدیگر در تعامل هستند و میتوانند اثرات تجمعی داشته باشند. عوامل استرسزا تغییرات فیزیولوژیکی در کودک ایجاد میکنند و بر سلامتی کودک تأثیر میگذارند. استرسها بر اساس دو منشأ ایجاد میگردند: منشأ داخلی و منشأ خارجی.
عوامل استرسزای درونی:
شامل شرایط فیزیولوژیکی شامل: گرسنگی، درد، بیماری ذهنی و جسمی ، خستگی، داشتن افکار منفی در مورد خودشان، تغییر در بدن (در پسران و دختران، به طور خلاصه جنسیت)، سن، ظرفیت کودک
عوامل استرسزای بیرونی:
به میزان زیادی به وضعیت خانواده و جامعه کودک باز میگردد. کودکانی که در شرایط اقتصادی پایینی رشد میکنند در معرض استرسهای اولیه زندگی هستند. وضعیت اقتصادی را میتوان با سطح تحصیلات و سطح درآمد سنجید.
زمانی که کودک در معرض تجربیات نامطلوب قرار میگیرد دچار استرس میشود مانند جدایی از خانواده، جدایی والدین (طلاق)، تجربه داشتن والدین شاغل و در زندان، تغییر در ترکیب خانواده، خشونت در خانه، زندگی در خانه یا محلهای ناامن، خشونت در مدرسه، نگرانی تکالیف مدرسه یا نمرات، سو استفادههای جسمی و جنسی (تجربه زورگویی)، غفلت از کودک (کمبود توجه)، قرار گرفتن در محیط جدید مانند مدرسه، بیمارستان و…، مرگ یک فرد محبوب از خانواده، از دست دادن اموال شخصی مهم یا حیوان خانگی، بلایای طبیعی، تکنیکهای انضباطی منفی بزرگسالان، قرار گرفتن در برابر دارو در دوران بارداری (مانند استفاده از متامفتامین مادر)، افسردگی مادر، استرس پس از سانحه، سو مصرف مواد مخدر مادر، برنامه ریزی بیش از حد برای کودک، احساس فشار برای انجام عمل یا رفتارهایی فراتر از توانایی کودک، ملاقات با افراد جدید، افزایش فشار و مسئولیت درخانه
سطح استرس در کودکان
محققان برای دوران کودکی و اوایل آن، سه سطح از استرس را بررسی میکنند: مثبت ،تحمل پذیر و سمی.
استرس مثبت
استرس مثبت استرسی است که برای رشد و پیشرفت کودک لازم است و باعث تحریک مقاومت کودک شده و عملکرد صحیح کودک را تقویت میکند. استرس مثبت از تجربیات استرسزا مختصر ، خفیف تا متوسط ایجاد میشود. این استرسها در حضور یک فرد بالغ دلسوز که میتواند به کودک در مقابل عوامل استرسزا کمک کند، رخ میدهد. این نوع استرس باعث ایجاد تغییرات جزئی فیزیولوژیکی و هورمونی در کودک خردسال میشود. روز اول مدرسه ، عروسی خانوادگی یا دوستی جدید همه نمونههایی از عوامل استرسزا مثبت هستند. چنین تجربیات مثبتی باعث رشد سالم کودک در مقابله با عوامل محیطی میشود و به کودکان این فرصت را میدهند تا در حوادث استرسزا بهترین واکنش را داشته باشند.
استرس قابل تحمل
استرس قابل تحمل ناشی از تجارب نامطلوب است که از نظر ماهیت شدیدتر از استرس مثبت بوده اما کوتاه مدت هستند و معمولاً سریع برطرف میشود. برخی از نمونه عوامل استرسزا قابل تحمل عبارتاند از: اختلال در خانواده، تصادفات یا فوت یک فرد محبوب. با این وجود مهم است که بدانیم چنین عوامل استرسزا تنها در صورت مدیریت صحیح قابل تحمل هستند. استرس قابل تحمل میتواند به استرس مثبت تبدیل شود. با مراقبتهای مناسب بزرگسالان، کودکان خردسال میتوانند به راحتی با استرس تحمل پذیر کنار بیایند و آن را به استرس مثبت تبدیل کنند. اگر حمایت بزرگسالان در مراحل مقابله کودک با استرس ناقص باشد، استرس قابل تحمل مضر شده و به کودک آسیب میرساند. یادگیری مقابله با استرس مثبت تا قابل تحمل باعث رشد طبیعی کودکان میشود.
استرس منفی یا استرس سمی
زمانی که عوامل استرسزا شدید شوند واکنشهای بدن شدید میشود. در این زمان است که استرس منفی یا استرس سمی پدید میآید. استرس سمی اصطلاحی است که توسط جک پی شونکف، پزشک متخصص اطفال، در مرکز رشد کودک در دانشگاه هاروارد ابداع شده است. او این اصلاح را به استرسی اطلاق کرد که بیش از توان کودک بوده و کودک توان مقابله با آن را ندارد.
استرس منفی زمانی ایجاد میشود که تجربه استرس طولانی شده و شدت آن افزایش مییابد. مواجه با این استرس برای کودکان دشوار است. در این زمان، نقش بزرگسالان دلسوز و حامی بیش از قبل اهمیت پیدا میکند. زیرا کودکان به تنهایی توانایی اداره این شرایط را ندارند. بنابراین واکنش به این استرس ممکن است از هفتهها تا ماهها یا حتی سالها ادامه داشته باشد. استرس منفی طولانی مدت منجر به عوارض جسمی و روحی میشود و در شرایط حاد آسیبهای رشدی به همراه دارد. از شدیدترین اثرات استرس منفی کودکان میتوان به تغییرات دائمی در رشد مغز اشاره کرد. برای مثال تحقیقات نشان داده است کودکانی که دچار سو استفاده شدید و طولانی مدت هستند، اندازه مغز کوچکتری دارند.
استرس سمی میتواند تأثیر تجمعی بر سلامت جسمی و روانی داشته باشد. اگر شرایط استرسی منفی از شدتشان کاسته شود بدن و سیستم عصبی میتواند پاسخ به استرس را تغییر دهد. با پشتیبانی بزرگسالان کودک سطح استرس خود را به سطح قابل تحمل یا مثبت تبدیل میکند. نمونههایی از استرس سمی عبارتاند از سواستفاده، بی توجهی، خشونت و مشکلات کلی بدون حمایت بزرگسالان.
مراحل استرس در کودکان
استرس اوایل کودکی در چهار مرحله مختلف بروز پیدا میکند. مرحله اول زنگ خطر و واکنش جسمی است. در این مرحله استرس معمولاً باعث اضطراب میشود. در مرحله دوم یا ارزیابی، کودک سعی میکند از این رویداد معنا پیدا کند. مرحله سوم شامل کودکانی میشود که به دنبال راهبردهای سازگاری و مقابله هستند. سرانجام، در مرحله چهارم، کودکان یک یا چند استراتژی مقابله را اجرا میکنند.
به یاد داشته باشید، کودکانی که تحمل کمتری نسبت به عوامل استرسزا دارند، بیشتر در معرض هشدار و توجه هستند و مجموعه گستردهای از وقایع باعث میشود کودک دچار فشار روانی شود. این کودکان اغلب استرس مزمن یا سمی را تجربه میکنند و مستعد بیماری هستند. در این کودکان که استرس سمی مدام را تجربه میکنند واکنشی مقابلهای به نام حالت ترس اتفاق میافتد که در طولانی مدت باعث عادت در کودک میشود.
با استرس مزمن سمی، کودکان تحت تأثیر تحریک طولانی مدت فعالیت ساقه مغز قرار میگیرند. این واکنشها شامل افزایش ضربان قلب، فشار خون و حالات برانگیخته است. همچنین، این کودکان ممکن است تغییر در شیمی مغز را تجربه کنند، که منجر به بیش فعالی و اضطراب میشود. بنابراین، بدیهی است که استرس مزمن در زندگی کودک خردسال میتواند تغییرات جسمی، عاطفی، روانی، اجتماعی و رفتاری قابل توجهی ایجاد کند.
علائم و تاثیر جسمی استرس بر کودکان
استرس ممکن است بدن کودک را در معرض عفونتها ، مشکلات قلبی عروقی مانند بیماری قلبی و فشار خون بالا، چاقی، بهبودی کندتر، ویروسها و مشکلات دستگاه گوارش قرار دهد. استرس میتواند بر رشد و نمو کودکان تأثیر بگذارد، از جمله بلوغ زودرس. برخی از نشانههای جسمی که ممکن است نشانه استرس در کودکان باشد، به صورت بیماریهای پوستی و گوارشی بروز پیدا میکند: مانند اگزما ، آکنه، ریزش مو، عرق کردن کف دست، بدتر شدن آسم، بی خوابی یا پرخوابی (هایپرسومیا)، سردردهای مکرر، درد عضلانی، استفراغ، کاهش اشتها، یبوست و اسهال، خستگی شدید، درد قفسه سینه، ضربان قلب، لرزیدن دست و پا، به طور کلی بیماری، حتی زخمها و برخی از علائم جسمی به دلیل استرس آشکار میشوند.
علائم و تأثیر روانشناسی بر کودکان
هنگامی که کودک نمیتواند به طور صحیح با استرس مقابله کند درست زمانی است که مشکلات عاطفی آغاز میشود. ابتدا کودک فاقد انرژی و انگیزه میشود و با ادامه استرس ممکن است کودک افسرده، ناامید، احساس گناه یا سردرگمی کند. کودک با این علائم و احساسات معمولاً خود را از خانواده و دوستان جدا میکند. کودکان تحت استرس شدید تمایل به ترک خانواده و دوستان خود دارند و از مدرسه فرار میکنند. این کودکان نمیخواهد در فعالیتهای خانوادگی یا مدرسه شرکت کند. ویژگیهای شخصیتی عجیب و غریب مانند خشونت و نافرمانی از مشکلات مقابله نادرست با استرس است. تغییر در خلق و خوی یا شخصیت، افزایش تحریک پذیری یا پرخاشگری برخی از علائم روانشناختی هستند. یکی دیگر از علائم استرس شروع کابوسهای شبانه یا حتی پارانویا است.
کودکانی که دارای والدین بی توجه و شاغل هستند، بیشتر مسئولیت و بار کاری را تجربه کرده و استرس ناشی از این موقعیت در آنها به صورت اضطراب نمایان میشود. محققان معتقدند اضطراب از عوامل استرسزای جدیتری ناشی میشوند. استرسهایی که در اثر یک سانحه ایجاد میشود اختلالی در کودکان ایجاد میکند که مقابله کودک با دیگر استرسها را دچار مشکل میکند. مثلاً کودک با از دست دادن یکی از اعضای خانواده نمیتواند به صورت درست در مقابله با سو استفاده، واکنش نشان دهد. اثرات تجمعی استرسهای سمی، اختلالات شخصیتی در کودکان ایجاد میکند.
علائم و تأثیر رفتاری بر کودکان
رفتارهایی که در اثر حالتهای استرسزا در کودک مشاهده میشود، میتواند به صورت پیش فعالی، نافرمانی از والدین یا سرپرست، عادتهای غلط مانند: مکیدن انگشتان، جویدن ناخن، خیس کردن تخت، تغییراتی در عادات غذا خوردن و ضربه به دندانها، ترس از تاریکی، ترس از تنها بودن، ترس از غریبهها، کم رویی بیش از حد؛ هوشیاری بیش از حد؛ نگرانی بیش از حد؛ “یخزدگی” در موقعیتهای اجتماعی؛ علاقه وسواسی به اشیاء، نگرانی مداوم درباره “آنچه بعد میآید”؛ گریههای بی دلیل و لکنت در حالتهای شدیدتر ایجاد میشود.
چگونه کودکان با استرس سازگار میشوند؟
نظریه پردازان معتقدند که این رفتارها (تأثیرات جسمی، روانشناسی، رفتاری و …) نشانگر مبارزات کودکان برای مدیریت و واکنش در برابر حوادث استرسزا است. آنها معتقدند که کودکان معمولاً با بروز این رفتارها، خود را از لحاظ عاطفی از موقعیتهای استرسزا فاصله میدهند و یا با روشهایی برای پنهان کردن احساسات آسیب پذیری خود، عمل میکنند. با افزایش سن، کودکان به طور فزایندهای با استفاده از سوالاتی در مورد وقایع، از آنچه اتفاق میافتد و شفاف سازی از آنچه اتفاق افتاده است، از استراتژیهای حل مسئله برای شناختن مسئله استفاده میکنند.
طولانی مدت در معرض استرس قرار گرفتن و استفاده مداوم کودک از استراتژیهای مقابله ممکن است منجر به ایجاد الگوهای رفتاری شود که اگر کودک این استراتژی را مؤثر بدانند ممکن است، تغییر خلق و خوی داشته باشد.
استرس در نوزادان چه اثرات منفی دارد؟
هنگامی که بدن دچار یک وضعیت استرسزا میشود، هورمون استرس کورتیزول آزاد میشود. کورتیزول به بدن کمک میکند تا برای موقعیتهای استرسزا و خطرناک آماده شود. از جمله موارد دیگر، باعث آزاد شدن سریع انرژی، افزایش حافظه و حساسیت کمتری نسبت به درد میشود. هنگامی که کورتیزول در بدن در مقادیر زیاد و برای مدت زمان طولانی وجود دارد، ممکن است پاسخ ایمنی بدن سرکوب شود. این باعث میشود بدن در حال رشد کودکان، در معرض آسیب و بیماری باشد. به یاد داشته باشید در بدو تولد به میزان مجازی کورتیزول در بدن وجود دارد و با افزایش کمی کورتیزول اثرات جدی فیزیولوژیکی در بدن نوزاد رخ میدهد.
عوامل استرسزا شامل دیدن یک غریبه، جدایی چند دقیقهای از والدین و موارد دیگر است. با بروز هر یک از عوامل استرسزا کورتیزول نیز افزایش مییابد به عنوان نمونه دیگر، اگر خون از نوزاد گرفته شود، کودک افزایش سطح کورتیزول را تجربه میکند. بسیاری از اوقات، سطح کورتیزول پس از کاهش وضعیت استرسزا، به محدوده پایه نمیرسد.
همان طور که از قبل گفته شد کورتیزول بر سیستم عصبی مغز تأثیر داشته و هیپوکامپ ناحیه مغزی است که بیشتر تأثیر را، از افزایش سطح کورتیزول و سایر گلوکوکورتیکوئیدها دارد. غالباً نوزادان مهارت مقاومت و مقابله در برابر استرس را ندارند و نیاز به مراقبت مداوم بزرگسالان دارند. در این شرایط ، نوزادانی که استرس را تجربه میکنند، اثرات مداوم و متفاوتی از سطح کورتیزول دارند. برخی از نوزادان میزان تولید کورتیزول کمی دارند و برخی از آنها سطح کورتیزول بالایی را تجربه میکنند. بر اساس تحقیقات کودکانی که پس از چهار تا شش ماه اول زندگی دچار مشکلات استرسزا هستند از مشکلات فکری و اجتماعی رنج میبرند.
والدین چگونه میتوانند از استرس کودک جلوگیری کنند؟
والدین میتوانند برای آماده سازی کودک برای مقابله با استرس راه کارهایی داشته باشند. از آنجا که کودکان اغلب با کلمه استرس و معنای آن آشنا نیستند، ممکن است احساس ناراحتی را از طریق کلمات دیگری مانند “نگران”، “گیجی”، “اذیت” و “عصبانی” ابراز کنند. با گفتن چیزهای منفی در مورد خود، دیگران یا دنیای اطرافشان (به عنوان مثال “هیچ کس از من خوشش نمیآید”، “من احمق هستم”، “هیچ چیز سرگرم کننده نیست.”) استرس شان را ابراز کنند. برای والدین مهم است که به این کلمات و اظهارات گوش دهند و سعی کنند دریابند که چرا کودک در حال گفتن آنهاست و آیا منبع استرس را نشان میدهد.
مطالعه بیشتر:
راه کارهای کمک برای مقابله با استرس کودک:
- تهیه خانه و محیط امن و سالم برای کودکان
- مدلسازی مکانیسمهای مقابلهای سالم و موفق برای کودکان (مانند پیاده روی).
- صحبت با کودکان در مورد تجربه استرس، برای کمک به آنها در درک این که استرس و ترسیدن اشکالی ندارد.
- تغذیه و توجه مناسب به کودکان.
- توجه به رفتارها و احساسات کودک و ابراز علاقه به شنیدن آنچه برای آنها آزاردهنده است.
- به کودک کمک کنید تا مثبت فکر کند و مثبت صحبت کند. (به عنوان مثال، “من سعی خواهم کرد. فکر میکنم میتوانم این کار را انجام دهم.”) برای کمک به ارتقاء مدیریت استرس.
استراتژی های مقابله
- به کودکان بیاموزید که در هنگام مواجهه با وضعیت استرسزا برای کنترل آن، قبل از اینکه بیش از حد شدید شود، رفتار و عمل مثبت داشته باشد. به کودکان کمک کنید انواع استراتژیهای مقابله را شناسایی کنند.
به عنوان مثال ، “اگر کسی شما را اذیت میکند ، کمک بخواهید” یا “به آنها بگویید که این را دوست ندارید”
راهبردهای مقابله به کودکان کمک میکند تا در موقعیتهای استرسزا احساس تأثیرگذاری کنند. - ارتباط با کودک را باز نگه دارید. اطمینان حاصل کنید که کودک راحت است. این امر در فضای راحت نیز ایجاد میشود. برای راحتی کودک، او را به اتاق خوابش یا جایی که احساس امنیت میکند ببرید. سطح راحتی کودک بسیار مهم است زیرا اگر کودک راحت نباشد، یا احساس کند که مجبور است صحبت کند، ممکن است به هیچ وجه حقیقت موضوع را بیان نکند.
- وقت خود را به عنوان یک خانواده سپری کنید تا احساسات هیچ کس از بین نرود. به کودک اطمینان دهید که احساساتش ارزش دارد و باید به روشهای سالم بیان شود.
تشویق کودکان به ابراز خلاقیت
- برخی از خلاقیتهای سالم کاهش استرس شامل ورزش یا دویدن، نوشتن، خواندن، هنر و همچنین نواختن آلات موسیقی است.
- نشان دادن صبر، زیرا ممکن است کودکان به دلیل استرس در کنار احساسات، عصبی و پرخاشگر باشد.
- تکنیکهای آرامش را به کودکان آموزش دهید. مواردی مانند “سه نفس عمیق” به کودک پیشنهاد دهید. “شمارش به عقب”؛ “آرامش داشته و عضلات خود را رها کنید”؛ “بازی با خمیر بازی”؛ “ورزش”؛ “مکان مورد علاقه خود را تصور کنید و در ذهنتان از آن مکان دیدن کنید” (از تصاویر خلاقانه استفاده کنی)
نتیجه
داشتن هر چه بیشتر دانش به روز والدین، در مورد استرس، عوامل استرسزا و تأثیر استرس بر کودکان، باعث کاهش عوامل استرسزای میشود. کمک به کودکان برای افزایش راهبردهای مقابله با استرس و پاسخهای مناسب و سالم در برابر فشارهای اجتنابناپذیر، تأثیر به سزای در زندگی کودکان دارد.