استقلال طلبی نوجوانان و پیامد های آن در خانواده
استقلال طلبی نوجوانان و پذیرش آن توسط والدین
(مناسب برای والدین نوجوانان ۱۳ تا ۱۸ ساله)
بسیاری از والدین، زمانی که فرزندشان به سنین نوجوانی می رسد، مشکلات و تنش های زیادی را در رابطه با فرزندشان تجربه می کنند. بخش زیادی از این تعارضات بین والدین و نوجوانان، حول محور استقلال طلبی نوجوانان میچرخد. جملاتی از قبیل: من دیگه بزرگ شدم، شما هنوز فکر میکنید من بچه هستم، شما به من اعتماد ندارید و… حتما برای والدین دارای فرزند نوجوان، بسیار آشنا میباشد. والدین نگران هستند که اگر استقلالی که فرزندشان میخواهد را به او بدهند، دیگر نتوانند او را کنترل کنند و انواع خطرات فرزندشان را تهدید کند. از سوی دیگر این دسته از والدین، از این همه تنش بین خود و فرزند نوجوانشان خسته شدهاند و شاهد این هستند که رابطهشان با فرزندشان هر روز بدتر میشود. راهکار صحیح برای این وضعیت چیست؟ پذیرش استقلال طلبی نوجوانان برای والدین چه پیامد هایی دارد؟
نیاز به آزادی، شرط لازم برای رشد و پیشرفت در زندگی اجتماعی
نیاز به آزادی و مستقل شدن، یکی از نیاز های طبیعی انسانی است که از بدو تولد در زندگی همه ما وجود دارد. برای مثال، کودکی که تازه راه رفتن را شروع کرده است، از این که او را بغل کنید، خوشش نمیآید و ترجیح میدهد اجازه بدهید خودش راه برود. این تمایل کودک نشاندهنده نیاز به استقلال در وجود کودک دو ساله میباشد.
وقتی ما به سنین نوجوانی میرسیم، میل به استقلالطلبی در ما بیشتر رشد میکند و همین میل به استقلال و نیاز به آزادی، به تدریج به ما کمک میکند تا آماده شویم که مسیر خودمان را در زندگی تحصیلی و شغلی مشخص کنیم، رابطه عاطفی برقرار کنیم، ازدواج کنیم و زندگی مستقل برای خودمان بسازیم. بنابراین والدین آگاه، میل نوجوان به استقلال را نه به عنوان یک زنگ هشدار و نشانه سرکشی، بلکه به عنوان علامتی خوب از آمادگی فرزندشان برای ورود به دنیای بزرگسالی در نظر میگیرند.
مطالعه بیشتر: اختلال خوردن در نوجوان
علائم و نشانه های استقلال طلبی در نوجوانان
– معاشرت با دوستان
افراد در دوره نوجوانی، تمایل دارند که بیشتر با همسالان و دوستانشان وقتگذرانی کنند و از تفریح و معاشرت با آنها لذت میبرند. این به این معنا نیست که او از شما دور شده یا شما را دوست ندارد، بلکه این کار به او کمک میکند تا حس استقلال داشته باشد. این که خودش دوستانش را انتخاب کند و خودش برای اوقات فراغت و تفریحهایش تصمیمگیری کند، به او حس آزادی میدهد. اگر فرزندتان را درک کنید و به نیازهای او احترام بگذارید، او همچنان شما را مهمترین منبع عاطفی خود خواهد دانست. اما اگر به اجبار او را محدود کنید، او احساس میکند که شما نیازهایش را درک نمیکنید و همین کار باعث میشود از شما دور شده و بیشتر مسایلش را با دوستانش در میان میگذارد.
– انتخاب علائق و فعالیت های زندگی
فرزند نوجوان شما ترجیح میدهد که رشته تحصیلی، فعالیت هنری، رشته ورزشی، نوع پوشش و حتی باورها و عقایدی که خودش دوست دارد انتخاب کند. ممکن است بسیاری از این موارد، مورد تایید شما نباشد؛ اما یک نکته مهم را به یاد داشته باشید که احتمالا بیشتر این انتخابها مقطعی هستند و فقط برای فرزند شما مهم است که انتخاب خودش را تجربه کند و ممکن است خیلی زود این انتخاب را کنار بگذارد. اما اگر فشار زیادی به او وارد کنید، او هم برای دفاع از استقلال خودش جَریتر می شود. در مواردی که انتخاب او به خودش یا دیگران آسیبی نمیزند و صرفا مورد تایید و سلیقه شما نیست، باید به استقلال طلبی او احترام بگذارید. اما اگر واقعا این انتخاب، خطرناک است باید با او صحبت کنید و با دلایل منطقی او را متقاعد سازید.
– استفاده از توانمندی ها و استعداد هایش به طور مستقل
نوجوانان معمولا توانمندی ها و استعدادهایشان را بیشتر از آنچه که در واقعیت وجود دارد تصور میکنند. وقتی این مساله در کنار میل به استقلالطلبی نوجوان قرار میگیرد، باعث می شود که گاهی او بخواهد به تنهایی کاری انجام دهد که از نظر شما قادر به انجامش نیست، اما او اصرار دارد که میخواهد خودش آن کار را انجام دهد.
برای مثال، دختر 14 سالهای که میخواهد دوستانش را برای تولدش دعوت کند و اصرار دارد که خودش به تنهایی کیک تولد را تهیه کند . مادرش میداند که او تا به حال این کار را انجام نداده و از پس پختن کیک برنمیآید. در چنین شرایطی به هیچ وجه به مخالفت و سرکوبی او نپردازید. اینها اولین گامهای فرزند شما در زمینه مسئولیتپذیری میباشد. همانند زمانی که تازه شروع به راه رفتن کرده بود، باید دست او را بگیرید و کمکش کنید و هرگز به خاطر اشتباهاتش، مسئولیتپذیری و اعتماد به نفس او را سرکوب نکنید. بهترین کار این است که اطلاعات و آگاهیهای لازم را در اختیارش قرار دهید، حمایتش کنید و به طور غیرمستقیم به او کمک کنید. مسئولیتپذیری روی دیگر سکه ی نیاز به آزادی و استقلال میباشد که شما باید در فرزند خود تقویت نمایید.
مطالعه بیشتر: دلزدگی تحصیلی نوجوان و دلایل آن
پذیرش استقلالطلبی نوجوان به معنای آزادی مطلق نیست!
حالا که نیاز به آزادی و استقلال طلبی را به عنوان یک نیاز اساسی انسان شناختیم و آگاه شدیم که به تمایل نوجوان برای کسب استقلال باید احترام بگذاریم، این پرسش مطرح می شود که حد و مرز این آزادی چهقدر است؟ نتایج تحقیقات انجام شده در این زمینه نشان میدهد که روش فرزندپروری بسیار سختگیرانه و مستبدانه، که آزادیهای نوجوان را به شدت محدود میکند، باعث میشود که اعتمادبهنفس نوجوان کم شده و مهارتهای اجتماعی او ضعیف باشد. از سوی دیگر، این محدودیت و کنترل زیاد، باعث ایجاد خشم و پنهانکاری در نوجوان میشود. در روش فرزندپروری بسیار آسانگیر هم به نوجوان، بیش از حد، آزادی داده میشود و والدین هیچ کنترلی بر فرزند خود ندارند. بررسیها نشان داده است که اگر روش فرزندپروری ما مقتدرانه و در عین حال، دوستانه باشد، فرزند ما در آینده، فردی با اعتمادبهنفس، مسئولیتپذیر و پایبند به ارزشهای شخصی خواهد بود.
در روش فرزندپروری مقتدرانه، والدین رابطه خوبی با فرزند خود دارند و به نیاز او برای کسب استقلال احترام میگذارند، در عین حال، قوانین و خط قرمزهای خانواده در مورد موضوعات مختلف از جمله ساعت رفتوآمد، محلهای رفتوآمد، هزینههای مصرفی و… کاملا به طور شفاف برای نوجوان مشخص شده است و نوجوان میداند که به هیچ وجه حق زیر پا گذاشتن این اصول را ندارد. اصول هر خانوادهای با توجه به ارزشهای همان خانواده تعیین میشود.
مثالی در مورد روش برخورد انواع سبکهای فرزندپروری و استقلال طلبی فرزندان
تصور کنید نوجوان 15 ساله نزد والدینش میرود و میگوید که به مهمانی تولد دوستش دعوت شده است. پاسخ والدین در هریک از روشهای فرزندپروری به این صورت میباشد:
سختگیرانه: “اصلا اجازه نداری به مهمانی بروی”.
آسانگیر: بدون این که هیچ اطلاعی از مهمانی داشته باشد به او اجازه میدهد که به مهمانی برود.
مقتدرانه، دوستانه: “چه خوب، میدونم تولد دوستانه خیلی خوش میگذره. تولد کدوم دوستت هست؟ میدونی قراره چهطور مهمونی بگیره؟ خوبه! به نظر میرسه مهمونی مناسبی هست. میتونی بری و میخوام که تا ساعت 8 خونه باشی”.
آماده پذیرش یک واقعیت باشید.
برای پدر و مادری که تا همین چند سال پیش و در سنین کودکی فرزندشان، قهرمانهای اصلی دنیای او بودند و کودک دوست داشت که تمام مدت با آنها بازی کند، به پارک برود، به مهمانی خانه مادربزرگ برود، همه نظرات پدر و مادرش را بی چون و چرا درست بداند و… بسیار سخت است که شرایط جدید دوره نوجوانی و استقلال طلبی او را قبول کند. حالا فرزند نوجوان آنها ترجیح میدهد به جای پارک رفتن با والدین، با دوستانش به سینما برود، دوست ندارد به مهمانی خانوادگی بیاید و ترجیح میدهد در خانه بماند و فیلم ببیند و گاهی به صراحت به مخالفت با عقاید و نظرات پدر و مادرش میپردازد.
کاملا قابل درک است که کنار آمدن با این تغییرات برای والدین سخت میباشد. والدین باید به تدریج خود را آماده پذیرش این واقعیت بسازند که فرزند آنها کمکم دارد بزرگ میشود و به زودی شخصیت، باورها، علایق و زندگی مستقل خودش را خواهد ساخت. قطعا شخصیت و انتخابهای او به شدت تحت تاثیر تربیت والدینش خواهد بود، اما باید بپذیرید که نمیتوانید همیشه او را کنترل کنید و تنها کاری که میتوانید بکنید این است که آزادی را به تدریج و مرحله به مرحله در اختیارش بگذارید و همزمان مهارتها و آگاهیهای لازم را به او بیاموزید. در نهایت باید به فرزندتان و آنچه که تا کنون به او آموختهاید اعتماد کنید. در پایان یک نکته طلایی را در ارتباط با نوجوانان به یاد داشته باشید:
تنها چیزی که میتواند فرزند شما را از هر خطر و تهدیدی حفظ کند، رابطه خوب و دوستانه شما با نوجوان میباشد. همواره و در هر شرایطی مراقب این رابطه باشید.