بد غذایی کودکان یکی از چالشهای مهم والدین (قسمت دوم)
بد غذایی کودکان همواره یکی از دغدغه های مهم والدین می باشد. به همین علت آنها به متخصصین مراجعه میکنند. نگرانی آن ها مربوط به بد غذایی و لاغر بودن فرزندان خود میباشد. اگر شما نیز نگران میزان وزن کودکان خود هستید؛ میخواهید رژیم غذایی مناسب آنها را پیدا کنید؛ نمیدانید که شیوه صحیح غذا خوردن فرزندان و نحوه غذا دادن به آنها کدام است؛ چه وعده های غذایی اصلی و کمکی مناسب گروه سنی آنها میباشد و همچنین نمیدانید با لجبازی و بد غذایی آنها چه برخوردی بکنید، خواندن این متن میتواند به شما کمک کند.
لازم به ذکر است که متن پیش رو، قسمت دوم مقاله (بد غذایی فرزندان یکی از چالشهای مهم والدین) میباشد. با توجه به راحتی شما، خوانندگان گرامی این مقاله طولانی اما کاربردی را در دو قسمت منتشر کرده ایم. در قسمت گذشته، کلیت مسئله بد غذایی و بی اشتهایی کودکان، علل بد غذایی و همچنین پنج تکنیک کاربردی برای کاهش بد غذایی و بی اشتهایی کودکان را معرفی نموده ایم.
این پنج تکنیک شامل معرفی غذا، بی توجهی، توجه به علایق و تجربه غذاهای جدید، جایزه دادن و تغییر شیوه طبخ می باشد. در متن پیش رو نه تکنیک دیگر را برای کنترل این مسئله دغدغه بر انگیز والدین ارائه کرده ایم. توصیه می کنیم که اگر قسمت اول این مقاله را در گذشته نخوانده اید، ابتدا قسمت اول بد غذایی کودک را مطالعه کنید و سپس این متن را بخوانید.
در رابطه با بد غذایی کودکان چه اقدامی باید انجام داد؟
روانشناسان و کارشناسان تغذیه برای رفع بد غذایی کودکان توصیه هایی دارند که بخشی از آنها عبارت اند از:
۶. قاطعیت در عین سازش با کودکان بد غذا !
اگر فرزندتان غذایش را نمی خورد، او را تا اتمام غذا سر سفره یا میز ننشانید و با او سازش کنید. «3 قاشق از غذاتو بخور، بعد میتونی بری!». این 3 قاشق را جدی گرفته و کوتاه نیایید و هیچ تخفیفی قائل نشوید. نگران نباشید و باور کنید که فرزندتان با یک وعده غذا نخوردن از گرسنگی نمی میرد و سو تغذیه نمی گیرد؛ پس باقیمانده غذایش را به او نخورانید و برای خوردن اجباری غذایش به او جایزه ای مثل شکلات و بیسکویت ندهید.
هیچ وقت کار را به آنجا نرسانید که او حس کند شما برای غذا خوردن او باید دنبالش بدوید. چون باید بداند که اگر غذایش را نخورد چیز دیگری به جای غذا به او داده نخواهد شد. فقط در هنگام غذا خوردن سایر اعضای خانواده به او میتوانید یک گزینه پیشنهاد دهید، آن هم پیشنهادهای کم زحمت! یعنی اگر غذا سوپ بود و کودک شما دوست نداشت، می توانید خوردن نان و پنیر را به او پیشنهاد دهید اما به پختن یک غذای دیگر مشغول نشوید، در این صورت کودک یا انتخاب ساده دوم را می پذیرد یا پیامد بد غذایی خود یعنی گرسنگی را تحمل می کند.
از سویی دیگر، هیچ گاه چند نوع خوراکی را به کودک پیشنهاد ندهید تا از میان آنها یکی را برگزیند. زیرا این کار برایتان دردسرساز میشود. تا حد امکان، برای اعضای خانواده یک نوع غذا بپزید. او باید بفهمد که خانه، رستوران نیست؛ وگرنه پیام نادرستی از غذا خوردن دریافت می کند و این باعث ایجاد بد غذایی کودکان می شود. از کودک نپرسید که آیا سبزی می خواهد، یا نه. به جای آن از او بپرسید، اسفناج می خواهد یا کدو. فرصت های کمتری برای (نه)گفتن به او بدهید.
۷. مشارکت در آماده کردن غذا
کودک سخت گیر و بدغذای خود را در آماده کردن غذا شرکت دهید. بگذارید در خرید از فروشگاه (برای تهیه کردن مواد یا ظروف غذا)، چیدن میز – سفره و پختن غذا به شما کمک کند تا غذا برایش جالب تر باشد. مثلا هویجها را بدهید تا خورد کند یا تخم مرغها را بشکند.
۸. نشاط آور کردن زمان غذا خوردن
هنگام غذا خوردن محیط آرامی فراهم کنید که عاری از تنش، دعوا و مواخذه یکدیگر باشد. زمان صرف غذا را نشاط آور کنید. برای ایجاد احساسات مثبت در کودک به هنگام غذا خوردن می توان از روش های مختلفی استفاده کرد. برای مثال می توانید یکی دوتا از عروسک هایش را کنار او بنشانید و با اجرای یک نمایش غذای کودک را به آنها نیز بدهید؛ یا اینکه برای فرزندتان نقاشی بکشید.
عکس خودش را بکشید و با خوردن هر قاشق یکی از اعضای آن را کامل کنید. مثال دیگر برای مفرح کردن غذا خوردن این است که هنگام غذا دادن به کودکتان برایش قصه بگویید یا کتاب بخوانید؛ می توانید خاطره ای که کودک آن را دوست دارد، مثل رفتن به پارک، برایش بازگو کنید. همچنین میتوانید برای سرگرمی خود و کودک هم که شده با غذاهای جدید و رنگارنگ مسابقهای راه بیندازید، مثلا مسابقهی تست غذا. در مسابقه همهی افراد خانواده غذاها را تست کنند و به مزهی هر کدام، از یک تا ده نمره بدهند. این روش هیجانانگیز روش خوبی برای جذب کودک به غذاهایی است که دوست ندارد.
برای مطالعه بیشتر: چگونه کودک خود را شاد کنیم؟
الگوی سالم تغذیه را مد نظر داشته باشید. یکی از چیزهایی که مانع خوردن غذا یا میان وعده های مغذی در بچه ها می شود، خوردن تنقلات است؛ بهتر است تا حد امکان از خرید و نگهداری اینگونه تنقلات خودداری کنید. همچنین به یاد داشته باشید مادر، پدر یا خواهر و برادر بزرگتر بهترین الگو و راهنما برای کودکان هستند. فرزند شما غذاهایی را خواهد خورد که شما می خورید، نه آنهایی که به او می گویید بهتر است بخورد. پس سعی کنید همیشه مواد غذایی مفید خریداری کنید و رژیم غذایی سالم و متناسبی داشته باشید.
خانوادهای میتواند توقع مصرف غذاهای سالم را از کودک داشته باشد که تکتک اعضای خانواده همه نوع موادغذایی را بخورند و ذائقه غذاهای خاصی نداشته باشند. به بیان دیگر نمیتوانیم غذای سرخ کرده درست کنیم و از کودک بخواهیم غذای بخارپز بخورد. بنابراین توصیه ما به والدین این است که در حضور بچه همه نوع موادغذایی را مصرف کنند. اما اگر ذائقه کودک تغییری نکرد و باز هم از خوردن سبزی، شیر، ماهی و… خودداری کرد میتوان از قدرت گروه همسالان و مهد کودک استفاده نمود.
معمولا مربیان حرفهای مهد کودک بچههای به اصطلاح خوش خوراک را در مرکز توجه قرار میدهند و از بچههای دیگر میخواهند مانند او رفتار کنند و همه موادغذایی را بخورند. مثلا اگر بچهای شیر دوست ندارد و ببیند دوستش در مهد کودک شیر میخورد و مربیان او را تشویق میکنند، به صورت غیر ارادی به سمت خوردن شیر رغبت پیدا میکند. در نتیجه برخی از غذاها ممکن است به علت تقلید کودک از اطرافیانش باشد. اگر فرزند شما در حال بازی کردن با دوستانش است، از آنها بخواهید همه برای غذا خوردن بیایند یا اینکه غذای شان را به محل بازی شان ببرید. یا در این زمان شرایطی را فراهم کنید که فرزند شما با کودکی که اشتهای خوبی دارد و خوب غذا می خورد، همراه شود. بچه ها معمولا از هم تقلید می کنند. ممکن است فرزند شما هم برای امتحان کردن غذا تشویق شود. در این راستا می توانید از کودک خود یا بچه های دیگر هنگام خوردن غذا فیلم بگیرید و بعضی وقتها این فیلم را برای فرزندتان بگذارید تا او به خوردن غذا تشویق شود.
9. نظم در برنامه غذایی کودکان
نظم در ساعات و برنامه غذایی داشته باشید. طبق این برنامه کودک باید سه وعده غذای اصلی در روز و در صبح و بعدازظهر هم یک میانوعده بخورد. این اقدام علاوه بر آن که اشتهای کودک را منظم می سازد او را عادت می دهد که در این ساعت فعالیت های دیگرش را کنار بگذارد و اهمیت خوردن غذا را به کودک نشان می دهد.
آداب معمولی تغذیه مانند دور میز یا سر سفره نشستن کنار اعضای خانواده، شستن دست ها، چیدن ظرف و … را رعایت کنید. غذا خوردن در یک ساعت معین می تواند سبب تحریک اشتهای کودک شود. از دادن خوراکی در بین وعده های غذایی به کودک خودداری کنید، خصوصاً برای تشویق کردن، آرام کردن یا دلداری دادنش.
10. داشتن حق استقلال در خوردن غذا
کودک دوست دارد با غذا بازی کرده و ریخت و پاش کند، بنابر این نباید انتظار داشت کودک آداب غذا خوردن را مشابه بزرگسالان، رعایت کند. باید به فرزندتان اجازه دهید خودش غذا بخورد و نگران کثیف شدن لباس و… نباشید چون این کار برایش لذتبخش است و معمولا به غذایی نه نمیگوید. تا حدودی طبیعی است که غذا از قاشق کودک بریزد. ولی برای کودک بشقاب، کاسه، قاشق و لیوان متناسب و مخصوص به خودش بخرید. قاشق نباید زیاد بزرگ باشد، بشقاب کمی گود بوده و لیوان نیز باید به اندازه ای باشد که کودک به راحتی آن را بگیرد. داشتن طرح و شکل کودکانه ظروف غذاخوری اشتهای او را بهتر میکند.
11. تنوع و تزیین غذا
به غذاهای کودکان، تنوع و جاذبه بدهید. هم کودکان هم بزرگسالان غذاهایی را دوست دارند که متنوع، جذاب و اشتها آور هستند. رنگ و ظاهر غذا توجه کودک را به خود جلب می کند و در نتیجه به طور طبیعی او غذا را دست کاری خواهد کرد. رنگ و شکل مواد غذایی می تواند در اشتهای کودک و علاقه ی او به غذا تاثیر بگذارد. خوردن غذاهای رنگارنگ یا با اشکال متفاوت برای آن ها جالب است.
برای این کار می توان از سبزیجات رنگارنگ یا قالبهای شیرینی پزی استفاده کرد. از سویی دیگر، دادن غذای یکنواخت و تکراری سبب بیزاری کودک می شود. حتی اگر غذایی که مورد علاقه ی کودک است، پشت سرهم و تکراری به کودک داده شود، از خوردن آن امتناع خواهد کرد. غذاها را با تزیین های چشم گیر و به شکل هوس انگیزی درظرف غذا بکشید. به تنوع، رنگ، ظاهر و مخلوط طعم ها نیز فکر کنید. برای این کار میتوانید در فضای اینترنت جست و جو کرده و شیوههای جدیدی را پیدا کنید. برای مثال، مادری میتواند با درست کردن گلهایی از سبزیجات به بدغذایی فرزند خود پایان بدهد چون کودک عاشق خوردن آنها خواهد شد. مادر دیگری نیز میتواند عکس برگردان های جالبی را زیر بشقاب کودکش بچسباند تا فقط پس از خوردن غذایش به طور کامل،بتواند آن ها را ببیند. همچنین مادر نباید پس از خوردن پرتقال، به کودک خود شیر بدهد چون مزه خوبی نخواهد داشت.
شما تا الآن برای تزیین غذای فرزند خود چه اقداماتی انجام داده اید؟
ایده های جذاب خود را با دیگر والدین مطرح کنید.
12. از بین بردن عوامل حواس پرت
خستگی کودک مهم ترین عامل از بین بردن اشتهای اوست. بهتر است بعد از استراحت به کودک غذا داده شود. از سویی دیگر، کودک در یک محیط آرام بهتر غذا می خورد. مشاجره، بلند کردن صدای رادیو و تلویزیون، و همچنین رفت و آمد زیاد حواس کودک را پرت می کند و تمایل او را به غذا خوردن کاهش میدهد.
در نتیجه، مواردی که حواس کودک را از غذاخوردن پرت میکنند، از بین ببرید. بچهها بیشتر از اینکه به خوردن غذا علاقه داشته باشند، دوست دارند بازی کنند. پس تلویزیون و گوشی را در زمان غذاخوردن خاموش کنید و روی غذادادن به کودکتان تمرکز کنید.
13. گرفتن کمک حرفه ای
همه کودکان، گاهی از بیماری به عنوان بهانه استفاده می کنند ولی در برخی به نظر می آید که نشانه های بیماری ای در آنها ظاهر شده است. در نتیجه، هیچ گاه ناراحتی جسمانی را نادیده نگیرید و قبل از هر گونه تصور، شکایات تکرار شونده یا نامعمول را با پزشک در میان بگزارید. از سویی دیگر، از کمک تخصصی غافل نشوید. اگر کودکتان به شدت بدغذاست یا غذا نمی خورد، و همچنین با راهکارهای فوق، تغییری در او حاسل نشد، باید او را نزد متخصص کودک یا کارشناس تغذیه ببرید؛ پس از بررسی های لازم و رد احتمالات جسمی، در صورت نیاز، نزد روان شناس نیز ببرید.
تا کنون، کدام یک از تکنیکهای بالا را به کار گرفته اید؟
آیا تکنیک دیگری را نیز میشناسید که ما و سایر خوانندگان را با آن آشنا کنید؟
چه تجربه ای از به کار گیری این تکنیکها کسب کرده اید.
لطفا تجارب خود را با سایرین به اشتراک بگذارید.
تجربه شخصی من
در سال اخیر به عنوان روانشناس کودک – نوجوان، با دو مادر محترم مواجه شدم که تکنیکهای آنها را در رابطه با بد غذایی کودکان خود توضیح می دهم. مادر اول کودک خود را با ترساندن از آتش فندک، مجبور به خوردن غذا می کرد. از سویی دیگر مادر دوم، همواره در هنگام وعده های اصلی غذا بشقاب به دست به دنبال فرزند خود می دوید و غذا را با هزاران خواهش و تمنا، در بین بازی و تماشای تلویزیون به کودک خود می داد. کودک اول همواره در هنگام غذا خوردن شکنجه فراوانی را تحمل می کرد و شاید یکی از دلایل لاغر ماندن او همین غذا خوردن همراه با رنج بود. چرا که او هیچ وقت غذا و سفره را دوست نداشت و از قبل شروع شدن خوردن غذا تا مدتی بعد از جمع شدن سفره گریه می کرد. کودک دوم نیز همواره باعث می شد که به مدت طولانی، سفره غذا بدون فایده پهن بماند و از رفتار مادر خود این برداشت را به دست آورده بود که مادر بسیار نگران گرسنگی من می باشد و با هر رفتاری در هر زمانی من را سیر خواهد کرد. پس هیچ تمایلی برای رعایت عادتهای مناسب غذا خوردن (چون مشخص بودن زمان وعده های اصلی غذا، محدود بودن زمان غذا، نشستن سر سفره و..) نداشت. همچنین در طول روز با توجه به حمایت افراطی مادر، مکرر هرزه خوراکی می کرد و در هنگام وعده های اصلی غذا چندان گرسنه نبود. در نتیجه این چرخه معیوب همچنان تداوم یافته بود.
با توجه به تکنیکهای بالا و همچنین قسمت قبلی این مقاله، این دو مادر محترم کدام توصیه ها را نا دیده گرفته بودند؟
شما چه تجربه ای در رابطه با بد غذایی کودک خود دارید؟
تا کنون چه اقداماتی را برای بهبود بی میلی فرزندانتان در رابطه با غذا امتحان کرده اید؟
تجارب و تکنیکهای خود را با ما و سایر خوانندگان در میان بگذارید؟