آسیب های دوران کودکی: انواع آسیب و نشانه ها + روش درمان
آسیب های دوران کودکی به مجموعهای از تجربیات تلخ، استرسزا یا خطرناک گفته میشود که میتوانند رشد عاطفی، روانی و جسمی کودک را مختل کنند. این آسیبها شامل اتفاقاتی مانند آزار جسمی و روانی، بیتوجهی، فقدان والدین یا قرار گرفتن در محیطهای ناامن هستند.
بسیاری از چالش های دوران کودکی در صورت نادیدهگرفتن، آثار بلندمدتی بر رفتار و سلامت روان میگذارند و حتی تا بزرگسالی ادامه مییابند. آگاهی و اقدام بهموقع برای درمان آسیب های دوران کودکی میتواند مسیر زندگی فرد را تغییر داده و به بهبود کیفیت روابط و سلامت روان کمک کند. در ادامه این مطلب از بلاگ مامانی نو از دیگاه روانشناس کودک خانم کوثر یاوری به این موضوع میپردازیم.
منظور از آسیب های دوران کودکی چیست؟
آسیبهای دوران کودکی به تجربههای دردناک و تهدیدکنندهای گفته میشود که میتوانند رشد روانی کودک را مختل کرده و اثرات بلندمدتی بر شخصیت و سلامت روان او در بزرگسالی برجای بگذارند.
اگرچه که کودکان انعطافپذیر هستند و بهنظر میآید که همه چیز را خیلی زود فراموش میکنند، اما آنها از سنگ نیستند! ترومای دوران کودکی یا به عبارتی دیگر آسیب های دوران کودکی به رویدادهایی که باعث میشود که کودک ترس، خطر یا تهدید را در زندگی تجربه کند گفته میشود.
«تجربههای ناخوشایند دوران کودکی» یا ACEs، اشکال مختلفی دارند و متأسفانه بسیار رایجاند؛ برآوردها نشان میدهد حدود ۴۶ درصد از کودکان در دورهای از زندگی خود دچار نوعی ترومای روانی میشوند.
رواندرمانگر یولاندا رنتریا میگوید: «همزمان با رشد مغز کودک، او از طریق تجربههایش یاد میگیرد که دنیا چقدر امن یا ناامن است. کودک باید راهی برای محافظت از خود در برابر آنچه ناامن میداند پیدا کند؛ و همین شیوههای دفاعی، شخصیت بزرگسالی او را شکل میدهند.»
آسیب های دوران کودکی به تجربه رویدادهای ناخوشایندی گفته میشود که سیستم عصبی و روان کودک را تحت فشار شدید قرار داده و ظرفیت طبیعی او برای احساس امنیت، دلبستگی سالم و پردازش هیجانات را مختل میکنند. رفتار خانواده و کیفیت روابط والد–کودک میتواند در شکلگیری یا کاهش شدت ترومای کودکی نقش کلیدی داشته باشد؛ درحالیکه تعارض یا بیتوجهی، چالشهای دوران کودکی را تشدید میکند. این آسیبها در انواع مختلف مانند آزار جسمی و روانی، غفلت عاطفی، خشونت خانگی و فقدان مراقب اصلی بروز مییابند و نشانههایی چون اضطراب مزمن، مشکلات رفتاری و اختلالات خواب ایجاد میکنند. شناسایی بهموقع و بهکارگیری رویکردهای درمان آسیبهای دوران کودکی شامل رواندرمانی، درمان تروما محور و حمایت خانوادگی، نقش مهمی در بازسازی احساس امنیت و بهبود عملکرد روانی دارد.

تاثیر رفتار والدین بر روان کودک چیست؟
رفتار والدین نقش محوری در شکلگیری روان کودک دارد و میتواند زمینهساز سلامت روان یا بروز آسیبها و مشکلات رایج کودکان باشد.
شیوههای تربیتی سختگیرانه، بیتوجهی عاطفی، خشونت کلامی یا جسمی و حتی رفتارهای ناپایدار والدین (مخصوصا مادر) باعث میشوند کودک احساس ناامنی، بیارزشی یا ترس دائمی را تجربه کند که این احساسات در بلندمدت به اختلالاتی مانند اضطراب در کودکان، افسردگی، پرخاشگری یا انزوا منجر میشوند. در حقیقت این رفتارهای ناصحیح والدین ممکن است سبب ایجاد آسیب های دوران کودکی در فرزندان شود.
طبق نظر متخصصان، مغز کودک در حال رشد دائماً از رفتار والدین الگو میگیرد و همین الگوها پایهگذار شخصیت بزرگسالی او خواهند بود.
منظور از خانواده سالم و ناسالم چیست؟
خانواده ناسالم با رفتارهای پرتنش و بیثبات، زمینهساز آسیبهای روانی در دوران کودکی است، در حالیکه خانواده سالم با ایجاد محیطی امن و حمایتگر، از رشد روانی سالم کودک حمایت میکند.
والدین با رفتارهای پایدار، ارتباط مؤثر و پاسخدهی مناسب به نیازهای عاطفی اعضای خانواده خانوادهی سالمی میسازند. در مقابل، والدینی که رفتارهای پرتنش با خشونتورزی، بیتوجهی و ناپایداری روانی دارند، خانوادهی ناسالم و سمی میسازند که منجر به آسیب های روانی در دوران کودکی میشود.
مطالعات نشان میدهند که کودکان در خانوادههای ناسالم، به دلیل تجربههای مکرر ناامنی و بیثباتی، اغلب در بزرگسالی با مشکلات روانی و ارتباطی مواجه میشوند.
آسیب های روانی در دوران کودکی و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)
اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) یکی از پیامدهای جدی آسیبهای روانی در دوران کودکی است که در اثر تجربههای شدید و تهدیدکننده مانند خشونت، بیتوجهی، سو استفاده یا از دست دادن عزیزان شکل میگیرد.
این اختلال زمانی بروز میکند که فرد نتواند بهدرستی با چالشهای دوران کودکی کنار بیاید و ذهن او درگیر بازسازی مکرر آن تجربهها است.
علائم PTSD در کودکان شامل کابوسهای مکرر، اضطراب شدید، گوشبهزنگی دائمی، اجتناب از موقعیتهای یادآور حادثه و تغییرات رفتاری ناگهانی است.

چه چیزی به عنوان تروما یا آسیب های دوران کودکی در نظر گرفته میشود؟
آسیب های دوران کودکی شامل تجربههایی مانند خشونت، بیتوجهی، سو استفاده، طلاق یا مرگ عزیزان هستند که باعث ایجاد حس ناامنی و ترس شدید شوند.
در روانشناسی، آسیب های دوران کودکی به تجربههایی گفته میشود که در سالهای ابتدایی زندگی کودک رخ داده و با احساس شدید ترس، ناامنی یا بیپناهی همراه هستند.
این تجربهها میتوانند شامل خشونت خانگی، بیتوجهی والدین، سو استفاده جسمی یا کودک آزاری جنسی، طلاق، مرگ عزیزان، بلایای طبیعی یا حتی مشاهده مکرر تنش و درگیری در محیط زندگی باشند.
آنچه این رویدادها را به تروما دوران کودکی تبدیل میکند، شدت تأثیر آنها بر روان کودک و ناتوانی او در پردازش و مقابله با آنها است.
انواع آسیب های دوران کودکی
آسیبهای دوران کودکی پدیدهاى هستند که نه فقط در زمان وقوع، بلکه در تمام مراحل زندگی تأثیرات ماندگارى بر ذهن، بدن و رفتار انسان برجای میگذارند. شناخت انواع آسیبهای دوران کودکی کمک مىکند تا بهتر بتوانیم آثارشان را درک کرده و به پیشگیری یا درمان آنها بپردازیم.
- آزار جسمی، جنسی و روانی
- سوء تغذیه و عدم مراقبت فیزیکی
- بیتوجهی عاطفی
- از دست دادن عزیز
- بلایای طبیعی یا حوادث ناگهانی
- تهدید دائمی یا استرس مزمن
- شاهد آزار یا خشونت
- سوء مصرف مواد یا اختلال روانی والدین
- اذیت همسالان (قلدری)

نشانههای آسیب دیدن روان کودکان
آسیب های دوران کودکی میتوانند مجموعهای از واکنشهای رفتاری، هیجانی و شناختی را موجب شوند که گاهی بهوضوح قابل مشاهدهاند و گاهی بهصورت پنهان در رفتار روزمره بروز میکنند. برخی از نشانههای رایج عبارتاند از:
- اضطراب و نگرانیهای شدید مخصوصا درباره امنیت و یا مرگ
- مشکلات خواب
- تغییرات رفتاری (پرخاشگری، حساسشدن یا انزوا)
- اجتناب از موقعیتها یا افراد یادآور حادثه
- بازیهای تکراری که بازسازی حادثه آسیبزا هستند
- عدم تمایل به فعالیتهای مورد علاقه
- شکایات جسمی بدون علت مشخص
- عدم ابراز محبت یا اعتماد به دیگران
- افسردگی در کودکان، غم یا احساس بیارزشی
- نگرانیهای مداوم درباره آینده یا احساس خطر دائمی
تاثیرات آسیب های دوران کودکی در زندگی کودک و بزرگسالی
آسیب های دوران کودکی میتوانند سلامت جسمی، روانی، روابط اجتماعی و عملکرد تحصیلی کودک را بهشدت تحت تأثیر قرار دهند.
آسیب های دوران کودکی از جمله تجربههای دردناک، تهدیدکننده یا نادیدهانگاشتهشده هستند که در سالهای ابتدایی زندگی کودک رخ میدهند و میتوانند تأثیرات عمیق و بلندمدتی بر جنبههای مختلف زندگی فرد در کودکی و بزرگسالی برجای بگذارند. این تأثیرات در چهار حوزه اصلی قابل بررسیاند:
1. سلامت جسمی از تاثیرات تروماهای کودکی
از جمله افزایش خطر ابتلا به بیماریهای مزمن مانند بیماریهای قلبی، دیابت نوع ۲، اختلالات ایمنی، مشکلات گوارشی و دردهای مزمن را شامل میشود.
2. آسیب های روانی دوران کودکی
ترومای کودکی زمینهساز اختلالات روحی مانند اضطراب، افسردگی، PTSD و مشکلات رفتاری در سالهای بزرگسالی است.
3. تاثیر آسیب های دوران کودکی بر روابط فرد
آسیبهای دوران کودکی باعث بیاعتمادی نسبت به دیگران، وابستگی ناسالم یا اجتناب از روابط نزدیک در بزرگسالی میشوند.
4. سایر تاثیرات آسیب ها و مشکلات رایج کودکان
از دیگر پیامدهای رایج آسیب های دوران کودکی شامل: افت تحصیلی، کاهش انگیزه، رفتارهای پرخطر و اختلال در تنظیم هیجانات.

راههای درمان آسیب های دوران کودکی
کودکان ممکن است از بیرون منعطف و کاملا مقاوم بهنظر رسند، اما ذهن و روان آنها در برابر تجربههای تهدیدکننده بسیار آسیبپذیر است.
بسیاری از بزرگترها تصور میکنند که چون کودک هنوز کوچک است، خاطرات را فراموش خواهد کرد. در حالیکه آسیب های دوران کودکی میتوانند تأثیرات بلندمدتی بر رشد مغز، سلامت روان و روابط فرد در بزرگسالی داشته باشند. این تجربهها —از خشونت در خانه گرفته تا بیتوجهی عاطفی یا حوادث ناگهانی— درک کودک از امنیت، اعتماد و ارزشمندی را شکل میدهند و اگر بهدرستی درمان نشوند، ممکن است به اختلالات روانی و رفتاری پایدار منجر شوند.
از مهمترین روشها درمان آسیب های کودکی:
1. مراقبت از خود
یکی از پایهایترین راههای مقابله با آسیبهای دوران کودکی، تقویت مراقبت از خود است. این شامل خواب کافی، تغذیه سالم، فعالیت بدنی منظم و ایجاد زمانهایی برای آرامش ذهنی و احساسی است.
مراقبت از خود به فرد کمک میکند تا احساس کنترل بیشتری بر زندگی داشته باشد و توان روانی خود را برای مواجهه با خاطرات دردناک افزایش دهد.
2. تمرکز روی آینده
بهجای غرق شدن در گذشته تمرکز بر آینده، راهکاری مؤثر برای کاهش اثرات آسیب های دوران کودکی است. با تعیین اهداف شخصی، شغلی یا عاطفی، فرد میتواند مسیر جدیدی برای رشد و معنا پیدا کند و از بازتولید الگوهای آسیبزا جلوگیری کند.
3. به دنبال درک تروماهای خود نباشید
در برخی موارد، تلاش برای تحلیل بیشازحد چالشهای دوران کودکی میتواند منجر به بازآفرینی دردها و توقف در مسیر درمان شود. تمرکز بر پذیرش تجربهها و حرکت بهسوی ترمیم، مؤثرتر از موشکافی دلایل و جزئیات گذشته است.
4. درس گرفتن از گذشته
درمان آسیبهای دوران کودکی با فراموشی ممکن نیست؛ بلکه با درس گرفتن از گذشته و شناخت الگوهای رفتاری و هیجانی، میتوان مسیر رشد شخصی و روانی را بازسازی کند. این فرایند به معنای تبدیل تجربههای تلخ به منابعی برای آگاهی و قدرت است.
5. دریافت راهنمایی و مشاوره برای مقابله با آسیب های دوران کودکی
برای بسیاری از افراد، آسیبها و مشکلات رایج دوران کودکی بهتنهایی قابل مدیریت نیستند. مراجعه به رواندرمانگر، مشاور یا متخصص سلامت روان میتواند مسیر درمان را هدفمندتر و مؤثرتر کند. درمانهای شناختی-رفتاری، درمان مبتنی بر تروما و حمایتهای گروهی از جمله روشهای مؤثر هستند.

راهکارهای علمی درمان آسیب های روانی دوران کودکی
راهکارهای علمی درمان آسیب های روانی دوران کودکی شامل رویکردهای تخصصی مانند درمان شناختیرفتاری متمرکز بر تروما، بازیدرمانی، تعامل والد–کودک، مدل ARC و خانوادهدرمانی است که با هدف بازسازی احساس امنیت، تنظیم هیجانی و بهبود روابط کودک طراحی میشوند.
درمان آسیب های روانی کودکان نیازمند رویکردی علمی، چندلایه و متناسب با روان هر کودک است. این آسیبها نهتنها بر ذهن و احساسات کودک تأثیر میگذارند، بلکه میتوانند مسیر رشد هیجانی، شناختی و اجتماعی او را نیز دچار اختلال کنند.
خوشبختانه، درمانهای تخصصی و مبتنی بر شواهد، امکان ترمیم این زخمهای روانی را فراهم کردهاند. در ادامه، مهمترین راهکارهای علمی برای درمان آسیبهای روانی دوران کودکی معرفی میشوند:
1. درمان شناختی رفتاری متمرکز بر تروما (TF-CBT)
این روش ترکیبی از درمان شناختی رفتاری با تکنیکهای خاص برای پردازش تروما است که به کودکان کمک میکند افکار منفی ناشی از آسیب های دوران کودکی را شناسایی و بازسازی کنند.
2. بازی درمانی و هنر درمانی برای درمان آسیب های روانی دوران کودکی
ابزارهای خلاقانه مانند بازی و هنر به کودکان اجازه میدهند بدون نیاز به بیان کلامی، احساسات پیچیده ناشی از آسیب های دوران کودکی را ابراز و پردازش کنند.
3. حساسیت زدایی و پردازش مجدد حرکات چشم (EMDR)
این روش با استفاده از تحریک دوطرفه مغز، به کودکان کمک میکند خاطرات دردناک را دوباره پردازش کرده و شدت هیجانی آنها را کاهش دهند.
4. تعامل والد و کودک
تقویت ارتباط ایمن بین والد و کودک نقش مهمی در ترمیم اثرات آسیب های دوران کودکی دارد و به کودک احساس امنیت و حمایت میبخشد.
5. چهارچوب ARC
مدل ARC (Attachment, Regulation, Competency) بر سه محور کلیدی دلبستگی، تنظیم هیجانی و شایستگی تمرکز دارد و برای درمان کودکان آسیب دیده از تروما طراحی شده است.
6. خانواده درمانی
در بسیاری از موارد، آسیب های دوران کودکی در بستر خانواده شکل میگیرند؛ خانوادهدرمانی با اصلاح الگوهای ارتباطی و ایجاد فضای امن، روند درمان کودک را تسهیل میکند.

سوالات متداول در خصوص آسیب های دوران کودکی
در این بخش به سوالات پرتکرار در رابطه با آسیب های دوران کودکی میپردازیم:
آسیب های دوران کودکی به چه معناست؟
تجربههای دردناک یا تهدیدکنندهای مانند خشونت، بیتوجهی، سو استفاده یا فقدان که سلامت روان و رشد کودک را مختل میکنند به اسم آسیب های دوران کودک یا تروما کودکی شناخته میشوند.
آسیب های دوران کودکی چه پیامدهایی را در کودکی و بزرگسالی به همراه دارد؟
میتوانند منجر به اضطراب، افسردگی، اختلالات رفتاری، مشکلات ارتباطی و بیماریهای جسمی مزمن شوند.
آسیب های اجتماعی دوران کودکی و نوجوانی چیست؟
شامل طرد شدن، تبعیض، فقر، محرومیت از آموزش یا قرار گرفتن در محیطهای ناسالم اجتماعی که عزت نفس و رشد اجتماعی را تحت تأثیر قرار میدهند.
پیامد و عواقب تروماهای درمان نشده چیست؟
در صورت عدم درمان، آسیب های دوران کودکی میتوانند به اختلالات روانی مزمن، رفتارهای پرخطر و روابط ناسالم در بزرگسالی منجر شوند.
چگونه به کودکان آسیب دیده کمک کنیم؟
با ایجاد محیطی امن، گوش دادن بدون قضاوت، حمایت عاطفی پایدار و در صورت نیاز، ارجاع به متخصص میتوان کودک آسیبدیده را پشتیبانی کرد.
چگونه تروماهای دوران کودکی خود را رها کنیم؟
رهایی از آسیب های دوران کودکی نیازمند پذیرش تجربهها، استفاده از درمانهای تخصصی مانند EMDR یا CBT و تمرکز بر بازسازی ذهن و روابط سالم است.

منبع: verywellmind
- بهترین روانشناسان کودک در تهران: 14 روانشناس برتر + مشخصات
- مزایا و معایب تفنگ اسباب بازی برای کودک: بررسی تاثیر...
- مهارت حل مسئله در کودکان: اهمیت + راهکار آموزش و...
- فواید تربیتی باغ وحش برای کودک: موثر بر یادگیری +...
- تفکر منطقی در کودکان: اهمیت + روش ایجاد و تقویت...
- 18 فواید یادگیری مکعب روبیک برای کودکان: معجزه هوش +...