اهمیت آموزش هنر به کودکان
آموزش هنر به کودکان، اهمیت بسیاری دارد و تاثیری فراوان در پرورش خلاقیت و بالا رفتن سطح سلامت روانی وی دارد. آثار پرورشی هنر از جمله ایجاد آرامش فکری، خلاقیت و شکوفا شدن ارزشهای انسانی، جایگاهی والا در تربیت و رشد کودک دارد. فراگیری هنرهای تجسمی (طراحی و نقاشی)، ادبیات (شعر و داستان)، موسیقی و صنایع دستی، و نیز هنرهای نمایشی (سینما و تئاتر)، بیشک در درک زیباییشناسی، ارتباط با طبیعت و شگفتیهای زندگی، و به تبع آن بالا بردن قدرت ادراکی کودکان و قرار دادن آنان در جریان رشد خلاقیتها، سهم بسزایی خواهد داشت. هنر را میتوان یکی از کاربردی ترین ابزارهای تربیت انسان در عصر امروز به شمار آورد.
بیشتر بدانید: تاثیر موسیقی بر کودکان
با توجه به این نکته که هنر قادر است با در نظر گرفتن نیازهای عالی انسان، وی را به مراحل غایی تکامل برساند، اهمیت آموزش هنر به کودکان به منظور توسعه خلاقیت و ارتقای سطح سلامت آنان، بیش از پیش احساس میگردد. کودک خردسال، از همان سنین ابتدایی که با ایجاد خطوط تصادفی روی دیوار به وجد میآید، به اولین تجربیات خود از تاثیر هنر پی میبرد. حال به مرور زمان که این خطوط، شکلی منسجمتر به خود میگیرند، کودک، توانایی این را پیدا میکند که با بهرهگیری از ابزارهای هنری، به ابراز وجود بپردازد.
از آنجایی که مهارت ابراز وجود، از جمله مهارت هایی است که موجب ارتقا سطح عزت نفس انسان میگردد، بنابراین میتوان اینگونه نتیجه گرفت که اهمیت دادن به آموزش هنر به کودکان، نقشی پررنگ در جهت حفظ و افزایش سطح عزت نفس او ایجاد می کند. در این مقاله به بررسی دقیقتر این موضوع خواهیم پرداخت تا اهمیت آموزش هنر به کودکان را از زاویهای دیگر مورد بررسی قرار دهیم.
اما در ابتدا ببینیم اصلاً هنر یعنی چه؟
غالباً ما پدر و مادرهایی که شناخت صحیحی از هنر نداریم، انجام فعالیتهای هنری را صرفاً به عنوان یک سرگرمی و پرکننده اوقات فراغت کودک خود میدانیم. بسیار پیش میآید که والدین، خطوط درهم برهم و نامنظم کشیده شده توسط کودک دو ساله خود را میبینند و میپرسند: «این دیگه چیه کشیدی؟» اما غافل از این حقیقت که همین جمله کافی است تا تمام زیربنای خلاقیت کودک منهدم گردد. چرا که اگر شناختی دقیقتر از هنر داشته باشیم، هرگز فعالیتهای هنری و خلاقانه کودک خود را نادیده نخواهیم گرفت.
بیشتر بدانید: تفسیر نقاشی کودک
بنا به تعاریف بسیاری که از هنر وجود دارد، یکی را به اتفاق، انتخاب کرده و به توضیح آن میپردازیم. دانشنامه بریتانیکا، هنر را اینگونه تعریف میکند:
«استفاده از خلاقیت، تخیل و توانایی انسان در خلق آثار زیبا، محیطی یا تجاربی که بتوان آن را با دیگران تقسیم کرد.»
با استناد به این تعریف، درمییابیم که هنر، صرفاً محدود به نقاشی کشیدن یا مجسمهسازی نیست. بلکه محدوده بسیار وسیعی را پوشش میدهد. تقریباً میتوان گفت که هیچ بخشی از علم و زندگی انسان وجود ندارد که ردی از هنر در آن نباشد. حتی در برخی از رشتههای روانشناسی، در شاخهای موسوم به تصمیمگیری، از توانایی حل مساله، به عنوان یک هنر یاد شده است. پس شاید بتوان هنر را به مثابه شیوهای برای خلق راهحل های جدید برای زندگی در نظر گرفت. از آنجا که همه ما شاهد تاثیر انواع مختلف هنر بر روی کودکان بودهایم، تصمیم داریم به کاوش بیشتر در این مساله و شناخت جنبههای مختلف نقش هنر برای کودکان بپردازیم.
نقش آموزش هنر به کودکان و رابطه آن با خلاقیت
بارزترین مشخصه دنیایی که کودک در آن زندگی میکند، خلاقیت است. این ویژگی ذاتی که در تمام انسانها وجود دارد، در دوران کودکی، خود را به گونهای نشان میدهد که گهگاه زندگی کودک در بین خیال و واقعیت دچار نوسان میشود. تخیل کودک با افزایش سن او، دچار تغییرات فراوان میگردد. نقش تخیل و خلاقیت در دنیای کودک را میتوان در بازیهای او به خوبی مشاهده کرد. تمایلی که کودک به انجام بازیهای تخیلی دارد، آنچنان قوی است که در خیلی از مواقع، استفاده از موارد سمبلیک را به نمونههای واقعی آن ترجیح میدهد.
بیشتر بدانید: 10 راه برای افزایش خلاقیت کودک
خلاقیت و بازیهای تخیلی در کودک، علاوه بر داشتن تاثیرات درمانی، دارای اثرات قابل توجهی در رشد ابعاد مختلف وی میباشد؛ از جمله این موارد میتوان به رشد مهارتهای اجتماعی و ارتباطی، تقویت اعتماد به نفس و عزت نفس، افزایش قدرت تکلم و گسترش مهارتهای فردی اشاره کرد. همچنین حفظ و پرورش خلاقیت در کودک، به رشد ذهنی و ارتقای استعداد های هنری وی کمک شایانی میکند. به فعلیت رساندن چنین پتانسیلهایی در کودک باعث میشود که مهارت کودک در حل مساله و مقابله وی با مشکلات زندگی، افزایش یافته و در نهایت به انجام فعالیتهای مبتکرانه و ابداعات گوناگون منجر گردد. با ایجاد شرایطی مناسب جهت آموزش هنر به کودکان، میتوان زمینههایی برای وی ایجاد کرد تا با کارهای عملی، ساختن و طراحی کردن، خلاقیت خود را به گونهای رشد دهد که در انتها به بهرهوری بیشتر وی از زندگی و سلامت روحی و روانی بیشتر او منجر گردد.
نقش آموزش هنر به کودکان و نیازهای روانی وی
هنر و ادبیات، شیوه و وسیلهای اثربخش جهت پاسخ دادن به نیازهای روانی فرد محسوب میشود. کودکان قادرند با بهرهمند شدن از آثار هنری، شرکت در فعالیتهای هنری گروهی، قرارگیری در فضای مناسب جهت پرورش مهارتهای هنری، به ارضای حس زیباشناسی و زیبایی دوستی خود بپردازد. کسب تجربیات لازم در زمینههای مختلف هنری، به آزادسازی گرههای درونی و ذهنی کودک خواهد انجامید. علاوه بر اینها، این امر سبب میشود که کودک به شیوهای مثبت، به « ابراز وجود » پرداخته و کارآیی و تواناییهای خود را به شکلی آشکار، گسترش دهد. بدین سبب، مقبولیت کودک توسط دیگران به میزان قابل توجهی افزایش یافته و نیاز به « عزت نفس » و ارزشمندی در وی ارتقاء خواهد یافت.
شرکت نمودن کودک در فعالیتهای هنری گروهی، جهت ارضای تمایلات « تعلق به گروه » و تقویت روح همکاری و تعاون در وی، نیازی ضروری است. این عامل، شرایطی عالی جهت ابراز محبت متقابل در کودکان میشود و امکان بهرهبرداری آنان از محبت یکدیگر را به وجود خواهد آورد. همچنین این فعالیتها، به افزایش دانش و اطلاعات کودک، گسترش مهارتهای مقابله با مشکلات و اصلاح نحوه نگرش وی به دنیا خواهد انجامید. بنابر توضیحات ارائه شده، یکی از اصلیترین مزایایی که آموزش هنر برای کودکان در پی خواهد داشت، تامین سلامت و بهداشت روانی کودک است که قطعاً در درجات اول آموزش و پرورش کودک قرار میگیرد.
آموزش هنر به کودکان و نقشهای تربیتی آن
روانشناسان و صاحبنظران بسیاری، به جنبههای تربیتی هنر توجه دارند. اهمیت آموزش هنر به کودکان نه تنها به رشد فردی، روانی و اجتماعی او منجر میشود، بلکه از این طریق، کودک قادر است به دریافت نقش تربیتی خود نائل شود. نقش تربیتی هنر در کودکان را میتوان در موارد زیر خلاصه نمود:
ایجاد آرامش:
همه ما لحظاتی که در حال نقاشی کشیدن، گوش نواختن به موسیقی یا تماشای صحنهای از یک فیلم بودهایم را به یاد داریم. میدانیم که در چنین لحظاتی، ذهن انسان، کژکاری های خود را متوقف کرده و آرامشی عجیب به او دست میدهد. به عقیده ارسطو، هنر میتواند به عنوان وسیلهای جهت تسکین دردهای روانی، سبکباری وی و در نهایت ایجاد آرامش در کودک منجر گردد.
پالایش روانی کودک:
اهمیت آموزش هنر در کودکان از زمانی خود را بیشتر بروز میدهد که کودک از بازیهای هنری، وارد عرصه جدیدی میشود. در این دوره، فعالیتهای هدفمند و مطالعات وی آغاز شده و به همراه آموزش، هیجانی مداوم از رشد وی آغاز میشود. علاوه بر این، در این مسیر، قدرت انعطافپذیری و لطافت روحی کودک نیز افزایش مییابد. پالایش روانی که در این بین اتفاق میافتد، امری خارقالعاده است. توجهات کودک به دنیای ماشینی کمتر شده و به کشف و شهود در دنیای درونی خویش میپردازد. آموزش هنر به کودک میتواند نیروی فوقالعاده قدرتمندی که در نهاد هر انسان وجود دارد را از همان دوران ابتدایی تولد حفظ کرده و سبب قرارگیری او در مسیر درست توسعه شود.
نقش اصلاحی هنر:
آموزش هنر و تمرین آن در کودک، به افزایش مهارت توجه، دقت و یادگیری، تفکر هنری و تفکر منطقی در او کمک بسیاری میکند. از آنجا که در شیوههای تربیتی هنری، از روشهای صریح و صلب آموزش استفاده نمیشود، با بهرهمندی از شیوهای بسیار کاربردی تر، میتوان به ایجاد چنین مهارتهایی در کودک کمک کرد.
فواید یادگیری هنر و نتیجهگیری
هنر به عنوان یکی از موثرترین ابزارهای تربیتی، میتواند نقشی ممتاز در تعلیم و تربیت کودکان ایفا نماید. شناسایی استعدادهای هنری مختلف در کودکان، آنان را در مسیر صحیح و مطلوب رشد و تربیت قرار خواهد داد. والدین لازم است بدانند که نقش آموزش هنر به کودکان را باید جدی بگیرند. ایجاد شرایطی مناسب جهت پرورش خلاقیتهای ذاتی و توسعه مهارتهای هنری، گره گشای بسیاری از مشکلات کودک در آینده خواهد بود. افزایش تمرکز و توجه، از مزایای دیگر این امر است. از طرف دیگر، آرامشی که کودک با یادگیری هنر کسب میکند، او را از بسیاری مشکلات روانی و رفتاری، مصون نگه خواهد داشت.
همچنین، یادگیری هنر برای کودک، به منزله فراگیری درسهایی از زندگی است. کودک قادر است. انجام فعالیتهایی چون نقاشی، طراحی، سرود، تئاتر، موسیقی، ادبیات و هر نوع دیگری از هنر برای کودک الزامی است. این امور میتوانند به شناخت کودک از خویش، ابراز وجود و به تبع آن افزایش عزت نفس، فراگیری مهارتهای ارتباطی، یادگیری روحیه همکاری و افزایش خلاقیت وی در حل مسائل زندگی منجر شود. بنابراین لازم است که اهمیت آموزش هنر در کودکان را به عنوان یکی از اصلیترین فعالیتهای روزانه کودک در نظر گرفت.