جدایی از والدین و برخورد صحیح با اضطراب کودکان
جدایی از والدین و برخورد صحیح با اضطراب کودکان
امروزه بسیاری از والدین کودکان، به دنبال برخورد صحیح با نگرانی فرزندان و راههای کاهش اختلال اضطراب جدایی هستند و در نبود و غیبت خود یا زمان جدایی و ترک کردن از چسبیدن، دوست نداشتن تنهایی، گریه و قشقرق کردن، آشفتگی، ناراحتی، بی قراری و بیتابی کودکان خود کلافه شده اند. پس در این مقاله به راهها و برخورد صحیح برای کاهش اختلال اضطراب جدایی در کودکان میپردازیم.
اگر کودکان شما ، همیشه به شما میچسبند؛ به شما اجازه نمیدهند که ترکشان کنید؛ در هنگام جدایی در مدرسه، مهد کودک، خانه بستگان و حتی در اتاقی دیگر تنها نمیمانند؛ در زمان جدایی شما، گریه و قشقرق به پا میکنند؛ تمایلی ندارند بدون شما، در هیچ مکانی بمانند؛ در هر زمانی جدایی و ترک کردن شما، آنها را آشفته و ناراحت میکند؛ در غیبت و نبود شما، مضطرب و بی قرار هستند و بسیار بی تابی میکنند؛ همچنین اگر این رفتارهای فرزندانتان شما را کلافه کرده و دست و پایتان را بسته است، این مقاله میتواند برای شما مفید باشد.
لازم به ذکر است که این مقاله را برای آسایش شما خوانندگان محترم، در دو قسمت مجزا منتشر کردهایم. در قسمت اول مقاله، به دنبال این بودیم که ابتدا با ویژگیهای این کودکان و همچنین با مفهوم اختلال اضطراب جدایی آشنا شویم و در قسمت حاضر مقاله، نحوه برخورد با این کودکان را بررسی میکنیم. در قسمت دوم مقاله، تکنیک هایی را برای کاهش و کنترل این نشانههای اضطرابی ارائه میدهیم تا مشکلات شما خوانندگان گرامی، کاهش یابد.
پیشنهاد میدهیم که اگر قسمت اول مقاله را نخواندهاید،برای آشنایی بهتر با مسئله اضطراب جدایی ابتدا قسمت قبلی را مطالعه کنید و بعد قسمت پیشرو را بخوانید.
روشهای رفع نشانههای اختلال اضطراب جدایی در کودکان
برای کاهش یا رفع کامل نشانههای اختلال اضطراب جدایی، مجموعه تکنیکهای گوناگونی وجود دارد که والدین و مراقبان جایگزین (چون پرستار یا معلم) باید آنها را به کار گیرند که در ادامه مهمترین آنها بیان خواهد شد.
بعد از خواندن موارد توصیه شده، به ما بگویید که تا کنون کدام یک از آنها را برای کنترل اضطراب فرزند خود به کار گرفته اید؟ همچنین آیا راهحلهایی میشناسید که در توصیههای ما مطرح نشده است؟
نظرات و تجارب خود را با ما و سایر خوانندگان در میان بگذارید.
۱. بیان نگرانیها و احساسات
باید به این کودکان اجازه داد که در باره ی احساسات منفی و نگرانی های خود صحبت کنند و به این برون ریزی احساسی و هیجانی گوش داد. انجام این اقدام توسط هم والدین و هم مراقبین جایگزین، بسیار اثر گذار خواهد بود و میتواند راهی برای کاهش اضطراب درونی کودکان و همچنین نزدیکی به مراقبان جدید باشد. میتوان از طریق نقاشی کشیدن، قصه گفتن یا نمایش بازی کردن توسط خود کودکان، این برون ریزی احساسی را انجام داد. همچنین با انجام این کار میتوان به علتهای ایجاد و تداوم اضطراب و نگرانی کودکان نیز پی برد.
۲. ارائه پاداش برای رفتارهای اجتماعی
رفتارهای اجتماعی و انطباقی کودکان را باید با دادن جایزه تقویت و تشویق نمود. در خانه یا هنگام جدایی با تاکید بر ارائه جایزه به علت رفتارهای اجتماعی، مستقل بودن و داشتن وظایف شخصی (مثل آشپزی) و همچنین حضور بلافاصله در هنگام ضرورت و نیازمندی کودکان را تشویق به جدایی نمود. نباید به آنها در راستای حضور دائمی در کنارشان یا دادن جایزه دروغ گفت. مراقبین جایگزین باید ساعتهای جدایی را برای این کودکان تا جای ممکن تسکیندهنده، آرام، شاد و سرگرمکننده کنند.
مراقبین جایگزین باید ساعتهای جدایی را برای این کودکان تا جای ممکن تسکیندهنده، آرام، شاد و سرگرمکننده کنند.
بعد از جدایی از والدین باید توجه بیشتری به کودکان کرد و وقت بیشتری به آنها اختصاص داد. مراقبین جدید میتوانند برای کودکان کتاب بخوانند، با آنها بازی کنند، آنها را در آغوش بگیرند و با هم دیگر ترانهای را زمزمه کنند.
علاوه بر این، همیشه والدین باید از فرزندان خود خداحافظی کنند. وقتی کودکان را ترک میکنند بهتر است آنها را بغل کنند و ببوسند. به آنها بگویند کجا میروند و کی باز میگردند اما مراسم خداحافظی را نباید طولانی کنند و در مقابل وسوسه یواشکی خارج شدن مقاومت کنند.
در هنگام جدایی، والدین باید به کودکان خود بگویند که میخواهند از پیش آنها بروند و مکان فعلی را (چون مدرسه یا مهد کودک) برای انجام وظایف شخصی خود، ترک نمایند ولی مجدد باز خواهند گشت. برای مثال به فرزندانشان باید بگویند که به خانه میروند تا یک غذای خوشمزه برای آنها بپزند و باز میگردند تا آنها را برای خوردن آن غذا به خانه ببرند.
نباید والدین وقتی کودکان حواسشان نیست، آنها را ترک کنند. با این کار، کودکان یاد میگیرند که وقتی والدینشان برای انجام یک کار مشخص بیرون میروند همه چیز خوب خواهد بود و والدینشان همیشه برمیگردند. در مقابل کودکان بی شک از ناگهان ناپدید شدن والدین خود ناراحت میشوند و بسیار در غیبتشان بی تابی میکنند. باید در نظر بگیرند که با انجام این اقدامات اشتباهی جدا شدن در آینده را سختتر و دشوارتر خواهند کرد.
در هنگام جدایی، والدین باید به کودکان خود بگویند که میخواهند از پیش آنها بروند و مکان فعلی را (چون مدرسه یا مهد کودک) برای انجام وظایف شخصی خود، ترک نمایند ولی مجدد باز خواهند گشت.ا این کار، کودکان یاد میگیرند که وقتی والدینشان برای انجام یک کار مشخص بیرون میروند همه چیز خوب خواهد بود و والدینشان همیشه برمیگردند.
۳. حساسیتزدایی تدریجی (مواجهه پلکانی با موقعیت اضطراب زا) هنگام جدایی از والدین
والدین باید به کودکان خود فرصت آشنایی با موقعیتهای جدید را بدهند. وقتی پرستار بچه میگیرند، قبل از اینکه کودکان خود را با پرستار جدید تنها بگذارند، باید از پرستار بخواهند که چند بار بیاید و همچنان که خودشان حضور دارند، با فرزندانشان آشنا شود و با آنها بازی کند.
همچنین اولین باری که میخواهند کودکان را نزد پرستار بگذارند و خودشان بیرون بروند هم از پرستار بخواهند که حداقل نیم ساعت زودتر بیاید تا او و کودکان قبل از بیرون رفتنشان، کاملاً با یک دیگر سرگرم و اخت شوند. اگر قصد دارند که کودکان را در خانه یک دوست یا اقوام بگذارند نیز همین رویکرد را باید در پیش بگیرند و زودتر به آنجا بروند تا کودکان با آن شخص و فضا بیشتر خو بگیرند و احساس راحتی کنند. در رابطه با مکانهای جدید و نا آشنا نیز (چون مهد کودک و مدرسه) باید همین شیوه را اجرا کرد.باید به کودکان فرصت داد که چند بار وقتی همچنان والدینشان حضور دارند با مکان جدید آشنا شوند. باید در مکانهای جدید فعالیتهای مشترک خوش آیند (چون بازی کردن، نقاشی کشیدن و..) انجام دهند تا خاطرات خوبی از این شرایط جدید در ذهنشان باقی بماند.
موقعیت های جدید
در موقعیتهای جدید (مثل مدرسه) با حضور یافتن در کنار کودکان، به آنها باید فرصت کشف و آشنایی داد ولی (حد اکثر بعد از یک هفته) همراهی آنها را کاهش داد.
با اخت شدن با محیط، زمان جدایی را در موقعیتهای اجتماعی (مثل مدرسه) باید به تدریج کاهش داد و سریعا از آنها خداحافظی نمود. زمان ترک کردن کودکان را کمکم باید بیشتر و اضافه تر کرد. میتوان در ابتدا، کودکان را برای دورههای ۱۵ دقیقهای ترک کرد. سپس ۱۵ دقیقه را به تدریج به یک ساعت رساند و بعد همچنان این بازههای غیبت را افزایش داد. کودکان کمکم یاد میگیرند که والدین همیشه باز میگردند و دیگر اضطراب مضاعف حضور یک شخص غریبه یا بودن در مکانی جدید و نا آشنا را از خود نشان نمیدهند.
میتوان در ابتدا، کودکان را برای دورههای ۱۵ دقیقهای ترک کرد. سپس ۱۵ دقیقه را به تدریج به یک ساعت رساند و بعد همچنان این بازههای غیبت را افزایش داد.
باید والدین یک خداحافظی روتین داشته باشند. ایجاد یک مراسم خوشایند ولی کوتاه برای خداحافظی کردن از کودکان میتواند برای کنترل اضطراب موثر باشد.
باید هر وقت که والدین کودکان خود را ترک میکنند، این مراسم را انجام دهند. داشتن مراسم روتین به کودکان کمک میکند که بتواند به والدین خود و به توانایی خودشان برای غلبه بر اضطراب جدایی اعتماد کنند. پس یک جمله مثل (فعلاً خداحافظ عزیزم و داشتن یک تماس فیزیکی کوتاه چون بوسیدن و نوازش کردن) معمولی میتواند مفید باشد و کودکان کمکم به آن عادت میکنند.
حتی باید والدین در خانه (محیطهای آشنا) و در حضور خودشان، اجازه دهند که کودکان به تنهایی در اتاق امن دیگری بروند یا به تنهایی و مستقلانه مشغول انجام فعالیتهای بی خطری شوند. کودکان باید ترک کردن والدین خود را در محیط های امن و در حضور آنها نیز تمرین کنند و والدین نیز از همراهی و حمایت افراطی خود دست بردارند.
فراموش نکنید کودکان باید ترک کردن والدین خود را در محیط های امن و در حضور آنها نیز تمرین کنند و والدین نیز باید از همراهی و حمایت افراطی خود دست بردارند.
والدین باید به جای چند بار، یک بار بیرون بروند. اینکه چند بار از در خانه یا مهد کودک بیرون میروند و دوباره باز میگردند که ببینند حال کودک چطور است، تنها کار مدیریت اضطراب را برای خودشان، کودکان و مراقبین جدید (چون پرستار یا معلم) سخت خواهد کرد. پس باید سعی کنند یک بار خداحافظی کنند و بروند.
۴. آرام سازی
والدین و مراقبین جایگزین نباید نسبت به کودکان مضطرب به ویژه در موقعیتهای جدید و با بروز علائم اضطراب، تندی و بدرفتاری (مثل اخم کردن یا داد زدن) بکنند.
با بروز علائم اضطراب، کودکان را باید از طریق انجام اقدامات مختلف (مثل شستن دست و صورت یا درخواست کشیدن نفسهای عمیق) آرامساخت. همچنین در چنین شرایطی باید آنها را با فعالیتهای مختلف و نشاط آور (مثل بازی با تاب و اسباب بازی یا کشیدن نقاشی) سرگرم و درگیر کرد.
در آغوش گرفتن کودکان مضطرب نیز توسط مراقبین جایگزین میتواند برای کاهش نشانههای نگرانی مفید باشد. هدف اصلی تکنیکهای آرام سازی، پرت کردن حواس کودکان و کاهش اضطراب آنها میباشد.
۵. ارائه الگوهای دارای رفتارهای انطباقی
در ابتدا والدین باید اضطراب درونی خود را کنترل کنند و سعی کنند در زمان جدایی عادی رفتار نمایند. کارهای والدین نشان میدهد که ترک کردن کودکان، یک موضوع خاص نیست و والدین خیلی زود یا در هنگام ضرورت باز میگردند. یک بغل کردن کوتاه و بوسیدن بدون اضطراب و ناراحتی میتواند برای کودکان نگران تأثیر فوقالعادهای داشته باشد.
والدین باید اضطراب درونی خود را کنترل کنند و سعی کنند در زمان جدایی عادی رفتار نمایند.
در زمان خداحافظی خود والدین نباید عصبی و نگران باشند. باید والدین از رفتارهایی که نشانه ای از اضطراب هستند (چون دست تکان دادن تا زمانی که کودکان میتوانند ببینند، بغض یا گریه کردن) پرهیز کنند.
نباید قضیه جدایی را برای کودکان جدی کرد. کودکان نسبت به احساسات والدین خود حساسیت و همدلی دارند.
باید والدین مطمئن باشند که هم خودشان و هم فرزندانشان کمکم بر این ناراحتی و اضطراب دو طرفه غلبه خواهند کرد. با انجام این اقدامات خواهند دید که به مرور اشکهای فرزندانشان قبل از اینکه حتی از حیاط بیرون بروند خشک خواهد شد و سرگرم انجام یک فعالیت میگردند.
احساس والدین
والدین نسبت به کودکان با اختلال اضطراب جدایی خود، احساسات دوگانه ای دارند. ممکن است از اینکه آنها را پیش کس دیگری میگذارند، احساس گناه بکنند و وقتی جدا از آنها هستند نگران شان باشند. اگر هم کودکانشان بخواهند دائماً والدینشان به آنها توجه کنند، ممکن است باعث کلافگی و فرسودگی آنها شود یا حتی احساس خشم را در آنها ایجاد کند. این احساسات باعث میشود که به توجه و حمایت افراطی این کودکان، ادامه بدهند و روند مبارزه با اضطراب جدایی را خراب کنند.
پس باید در ابتدا والدین این احساسات خود را بشناسند و آنها را کنترل کنند. همچنین در چنین شرایطی میتوانند تکنیک های کاهش دهنده اضطراب جدایی را به درستی انجام بدهند و آزادی عمل لازم را برای مراقبین جایگزین فراهم کنند و در فعالیتهای آنها مداخله نکنند. به جای این که تکنیک های آرام سازی مراقبین جایگزین را خراب نمایند، با همراهی خود به آنها کمک میکنند.
والدین نسبت به کودکان با اختلال اضطراب جدایی خود، احساسات دوگانه ای دارند. ممکن است از اینکه آنها را پیش کس دیگری میگذارند، احساس گناه بکنند و وقتی جدا از آنها هستند نگران شان باشند. اگر هم کودکانشان بخواهند دائماً والدینشان به آنها توجه کنند، ممکن است باعث کلافگی و فرسودگی آنها شود.
همچنین والدین و مراقبین جایگزین باید با معرفی دوستان دارای رفتارهای انطباقی و بدون اضطراب به کودکان مضطرب، آنها را به فعالیتها و مشارکت اجتماعی دعوت بکنند. تشویق رفتارهای اجتماعی و کودکان دارای سازگاری و انطباق در برابر کودکان مضطرب میتواند اثر تقویت جانشینی داشته باشد و این کودکان را به انجام فعالیتهای اجتماعی و جمعی تشویق کند.
والدین و مراقبین جایگزین میتوانند با خواندن کتابها و دیدن کارتون هایی با مضمون مبارزه با اضطراب جدایی و داشتن رفتارهای اجتماعی و گروهی در کنار این کودکان، نشانههای اضطراب را کاهش دهند.
۶. ایجاد خود گوییهای مثبت و ایفای نقش
کودکان با اختلال اضطراب جدایی، خود گویی های منفی و مضطرب کننده دارند. برای مثال، با خود میگویند که بدون حضور والدین خود هیچ کاری را نمیتوانند انجام دهند یا در هنگام جدایی یا برای آنها و یا والدین حوادث ناگوار پیش خواهد آمد.
باید نگرش و خود گویی منفی این کودکان را (مثل نگرانی از آسیب دیدن) با ارائه الگو و راه حلهای مختلف، مثبت کرد. شنیدن خود گویی های سایر کودکان سازگار، حرف زدن از نگرانی ها، نقاشی کشیدن یا قصه گفتن از افکار منفی و یا نمایش بازی کردن درباره احساسات مضطرب کننده میتواند برای مثبت سازی خود گویی ها مفید باشد.
باید با انجام فعالیتهای گروهی (مثل بازی یا نمایش) این کودکان را دعوت به مشارکت های اجتماعی و گروهی کرد. میتوان نمایشی از داستان زندگی کودکان مضطرب ساخت و با خود آنها، این نمایش نامه را بازی نمود که بسیار برای کاهش اضطراب درونی آنها مفید است. استفاده از کودکان سازگار در این نمایش نیز میتواند بسیار اثر بخش باشد.
۷. گرفتن مشورت تخصصی از روانشناس و روان پزشک برای جدایی از والدین
بعد از زمان طولانی و انجام تکنیکهای جدا سازی، اگر کودکان در هنگام ترک والدین همچنان عصبی و گریان هستند، شاید آن مراقبان جدید یا مکانهای آموزشی برای آنها مناسب نباشند. همچنین میتواند نشانه ای باشد که والدین یا مربیان تکنیک های جدا سازی و آرام سازی را در این مدت به درستی انجام نداده اند. بنابراین باید این موضوع را برای تجدید نظر و ارزیابی مجدد در نظر گرفت.
از سویی دیگر، نباید از کمک تخصصی غافل شد. اگر کودکان به شدت مضطرب هستند و اگر با انجام راهکارهای فوق، تغییری در آنها حاصل نشد، باید ابتدا آنها را نزد روانشناس برد. سپس در هنگام ضرورت با تشخیص روانشناس، باید پیش روانپزشک نیز رفت.
نسبت به تکنیکهای بالا چه نظری دارید؟
آیا تا کنون برای کنترل اضطراب جدایی فرزندان خود از آنها استفاده کرده اید؟ چه اثری داشته است؟
آیا تکنیک دیگری برای کاهش اضطراب جدایی میشناسید؟
نظرات و تجارب خود را با ما و سایر خوانندگان در میان بگذارید.