بد غذایی کودک یکی از چالشهای مهم والدین (قسمت اول)
بد غذایی کودک یکی از مهم ترین دغدغه های هر پدر و مادری می باشد. بی اشتهایی و بدغذایی کودکان برای همه والدین نگران کننده و استرس زا است زیرا همه ما بر این باور هستیم که هر انسانی که مشکلات تغذیه ای داشته باشد در برابر بیماری ها آسیب پذیرتر است. علاوه بر این بدغذایی بعضی کودکان از جنس بهانه گیری است؛ یعنی پایان ناپذیر است و فهرست غذاهایی که نمی خورند به تدریج زیاد می شود. این بهانه گیری حتی ممکن است به بشقاب غذا و رنگ لیوان هم سرایت کند.
در واقع کودکان بهانه گیر سعی دارند از غذا به عنوان ابزاری برای تسلط بر والدین خود استفاده کنند. در مقابل والدین تمام سعی خود را بکار میگیرند تا کودکانشان با بهترین مواد غذایی تغذیه شوند ولی زمانی که آنها از غذا خوردن امتناع میکنند خستگی ناشی از این تلاش ها بر تن والدین میماند و به مرور فرسودگی اعصاب پدران و مادران را سبب می شود و والدین را مجبور می کند تا راه های جدیدی برای غذا دادن به کودکانشان بیابند و دلیل غذا نخوردن های آنها را پیدا کنند.
بر اساس نظر متخصص های اطفال، تا زمانی که الگوی رشد کودکان مناسب است، باید در مورد عادت روزانه غذا خوردن آنها راحت بود ولی میتوان در مورد نگرانیهای خود با پزشک یا روانشناس کودک صحبت کرد و از آنها مشورت گرفت. همانطور که نادیده گرفتن آنچه کودکان میخورند یا نمیخورند عاقلانه نیست، یک دنده بودن هم درست نمیباشد. زیرا به تدریج به جنگ و جدل بدل خواهد شد. در ادامه علل بد غذایی کودک و راه حل هایی برای به حد اقل رساندن مشکلاتی که در بسیاری از خانه ها در هنگام صرف غذا پیش میآید، ارائه خواهد شد.
علت بد غذایی کودکان چیست؟
امتناع کودکان از غذا خوردن دلایل گوناگونی دارد که بخشی از آنها عبارت اند از:
- با دیگران لجبازی میکنند یا در حال باج خواهی هستند.
- وعدۀ قبلی غذایشان خیلی حجیم بوده است.
- آنها در حال گذار از یک دوره ای هستند که کمتر رشد میکنند، بنابراین نیاز کمتری به خوردن دارند.
- به دفعات اطرافیان از غذا به عنوان ابزاری برای تنبیه کودکان استفاده کرده اند.
- در خانه آنها به ساعات غذا خوردن اهمیت داده نمی شود.
- به تازگی یک دوره بیماری را پشت سر گذاشته اند.
- هنگام صرف غذا آرامش لازم را ندارند.
- سخت گیری بیش از حد اطرافیان در آداب تغذیه، غذا خوردن را در ذهن کودکان تبدیل به عملی ملال آور ساخته است.
- در بین وعده های غذایی، چیزهای زیادی میخورند.
- آنها مثلاً شب ها، خسته یا مضطرب هستند.
- مشکلی از نظر جویدن، بلع و هضم غذا دارند.
- از اطرافیان بد غذای خود تقلید میکنند.
- از شکل و ظاهر غذاها یا نوع طبخ آنها خوششان نمیآید.
- به یک نوع ماده غذایی حساسیت دارند.
- مشکلی در رویدادهای روزمره خود چون مشاجره والدین یا چالش در روابط با همسالان پیدا کرده اند.
- مادر به هر دلیلی همه گروههای غذایی را در دوره جنینی و شیرخواری فرزندان خود نخورده است و در نتیجه طعم و بوی این مواد از طریق خون و شیر به کودکان نرسیده است.
- مادر هنگام تهیه غذاهای کمکی برای فرزندان خود در دو سال اول زندگی، از همه گروههای غذایی چون سبزیجات استفاده نکرده است.
آیا علت دیگری نیز وجود دارد که کودکان میلی به خوردن غذا نداشته باشند؟ بعد از بررسی علتهای بالا، فکر میکنید کودکتان به چه دلیلی به غذا اشتها ندارد؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
در رابطه با بد غذایی فرزندان چه اقدامی باید کرد؟
روانشناسان و کارشناسان تغذیه برای بد غذایی کودک توصیه هایی دارند که بخشی از آنها عبارت اند از:
۱. حرف زدن در باره غذاها
در مورد محتویات غذاها برای کودک خود حرف بزنید. علاوه بر صحبت کردن در مورد ویتامینها و خواص آنها، میتوان در رابطه با رنگ، بو یا مزه غذا حرف زد. مثلا اگر کودک شما «خامه یا گوجه» دوست دارد، سعی کنید به او نشان دهید که دلیل رنگ، بو یا مزه غذایی که برایش آورده اید، خامه یا گوجهای است که در آن ریخته اید و آنها را جدا کرده و به او نشان دهید. علاوه بر این، میتوانید دربارهی فواید مواد غذایی خاص با کودک صحبت کنید. مثلا اگر دوست دارد در آینده فوتبالیست بشود، پس به او بگویید که خوردن کلم او را قوی میکند تا بتواند در آینده فوتبالیست خوبی شود و به آرزویش برسد.
۲. توجه نکردن به بد غذایی کودک
همیشه بشقاب کودک را زیاد پر نکنید. اشتهای کودک مانند خلق و خوی او متغیر است. بهتر است روزی که کودک اشتهای کمتری دارد و غذای کمی می خورد، اصرار نکنید که حتماً غذای بشقابش را تمام کند. اگر فرزندتان ناگهان علاقه اش را به غذایی از دست می دهد و از خوردن آن امتناع می کند، به این موضوع توجهی نکنید. توجه به بد غذایی کودک آن را بدتر می کند. اجازه دهید آنچه دوست دارد بخورد و آنچه را نمی خواهد نخورد و پس از اتمام زمان غذا خوردن، ظرف غذایش را بدون هیچ اشاره و اهمیت دادن به موضوع بردارید. بدین ترتیب هم کودک یاد می گیرد که زمان صرف غذا نامحدود نیست و هم باعث می شود در وعده غذایی بعد، به اندازه کافی گرسنه باشد و غذا بخورد. نتایج مطالعات نیز نشان داده است که دریافت انرژی هر کودک از یک وعده غذایی به وعده دیگر بسیار متفاوت است ولی کل انرژی دریافتی روزانه بطور قابل توجهی ثابت است. بدین معنی که معمولا کودک کمبود کالری و مواد مغذی در یک وعده را، در وعده بعد جبران می کند.
به بد غذایی کودک حساسیت نشان ندهید!
از سویی دیگر، اگر مشخص کرد که:« مثلا من از لوبیا بدم می آید» حساسیت نشان ندهید و چند روز بعد دوباره لوبیا در غذا بریزید. احتمالا غذایش را می خورد چون می داند علاقه نداشتنش جلب توجه نمی کند و باید دنبال راه دیگری باشد. در بیشتر اوقات، مقاومت کودک در برابر غذا خوردن، با فشار و توجه والدین نسبت به غذا نخوردن او، تشدید میشود. به طور کلی، میتوان چنین وضعیتی را با به کارگیری روش هایی درباره غذا و غذا خوردن دگرگون کرد. بدین ترتیب که غذای کمی به کودک بدهید و در مورد آنچه میخورد یا نمیخورد نظر ندهید. اگر غذایش را تمام کرد از او نپرسید که آیا باز هم میخواهد یا خیر. اگر بیشتر میخواهد، بدون هرگونه توضیحی به او بدهید. باید مطمئن باشید که بین وعده ها چیز زیادی نمیخورد و او را در این مورد محدود کنید تا گرسنه باشد. طوری رفتار نکنید که انگار غذا خوردن یا نخوردن کودک برای شما امری خیلی حیاتی است. در غیر این صورت، او می آموزد که از این طریق می تواند شما را کنترل کند و به خواسته هایش برسد! پس دایم نشان ندهید که نگران این موضوع هستید.
۳. توجه به علایق در کنار تجربه غذاهای جدید
به علایق کودک خود توجه داشته باشید. اگر کودک همواره از خوردن غذای خاصی خودداری می کند، در آینده برایش غذای دیگری تهیه کنید ولی چهره کودک تان را در نظر بگیرید. اگر متوجه شود که این موضوع کانون توجه شما شده، بلافاصله آن را به عنوان وسیله ای برای تسلط بر شما به کار خواهد گرفت. باید بی علاقگی کودک را نسبت به یک ماده ی غذایی پذیرفت و یک ماده ی خوراکی دیگر را جایگزین کرد.
اگر کودک امتناع کرد چه کار کنیم؟
در صورت امتناع از خوردن میوه و شیر و گوشت، از کمپوت یا آب میوه ها به جای خود میوه و از ماست، پنیر یا دیگر لبنیات به جای شیر و از تخم مرغ، لبنیات یا حبوبات به جای گوشت استفاده کنید. ولی از سویی دیگر از قانون (نه،متشکرم)استفاده کنید. با وضع این قانون که هرکس سر میز – سفره، در پاسخ مادر که غذایی را به او تعارف می کند کلمه(نه،متشکرم) را به زبان آورد، باید مقدار کمی از آن غذا را بچشد حتی اگر بداند آن غذا را دوست ندارد (بخصوص هنگامی که تا به حال آنرا نچشیده باشد). این مقدار، میتواند یک قاشق یا به کوچکی یک دانه نخود باشد.
با این روش، کودک غذاهای بیشتری را تجربه می کند و در نتیجه در می یابد که به برخی از آن ها علاقه مند است. وقتی کودک به این قانون عمل کرد، او را تحسین کنید و به تدریج، درخواستها را در آینده افزایش دهید. فشار نیاورید ولی محکم رفتار کنید. کودکی که غذا را امتحان نکند،پاداش دریافت نخواهد کرد حتی اگر آن غذا یا دسر برای دومین بار به او پیشنهاد شده باشد. همچنین اگر میخواهید ماده غذایی جدیدی را (چون کاهو) امتحان کنید بهتر است آن را با غذایی که قبلا خورده یا از آن خوشش آمده است مخلوط کنید. مثلا اگر کودکتان از سالاد الویه خوشش میآید میتوانید چند عدد برگ کاهو به آن اضافهکنید.
۴. جایزه دادن
وقتی کودک به خوبی غذا می خورد از او تعریف و تمجید کنید یا پاداشی نظیر اجازه تماشای تلویزیون، یک دسر مورد علاقه پس از شام یا چیزی شبیه اینها به او بدهید.
۵. تغییر شیوه طبخ غذا
هرگاه متوجه شدید دلیل علاقه نداشتن به غذای خاص، طعم و مزه غذا نیست و تنها احساس نامطلوب غذا در زبان و دهان است، شیوه تهیه را عوض کنید. شیوه طبخ غذا (بخارپز، کبابی، سرخ شده) و طعم دهندههایی که استفاده میکنید، در بو، رنگ و مزه غذا موثرند. سعی کنید هر بار شکل تازهای از همان ماده غذایی را جلوی فرزندتان بگذارید. اگر سری به رستوران چینی بزنید، میبینید که یک نوع ماهی را به اشکال و با رنگها و مزههای مختلف برایتان سرو میکنند و شما دوست دارید از هرکدام مقداری بخورید. برای این کار میتوانید در فضای اینترنت جست و جو کرده و شیوههای جدیدی را پیدا کنید. بیشتر کودکان به هویج خام بیشتر از پخته علاقه مندند یا سیب زمینی سرخ کرده را به آب پز ترجیح می دهند. نوع طبخ مواد غذایی را همواره تغییر دهید و به میل کودک خود توجه کنید. مثلا بیشتر بچه ها فرم پیتزا را خیلی دوست دارند یا اینکه دوست دارند غذا را در دست بگیرند و بخورند. همچنین با تغییر درجه حرارت و یا شکل غذا (به عنوان مثال دادن شیر گرم یا سرد، پختن ماهی کبابی یا سوخاری، دادن تخم مرغ آب پز یا نیمرو) این کار را انجام دهید.
تا کنون، کدام یک از تکنیکهای بالا را برای از بین بردن بد غذایی کودک به کار گرفته اید؟ آیا تکنیک دیگری را نیز میشناسید که ما و سایر خوانندگان را با آن آشنا کنید؟ چه تجربه ای از به کار گیری این تکنیکها کسب کرده اید. لطفا تجارب خود را با سایرین به اشتراک بگذارید. ادامه ی راهکارها برای بدغذایی فرزند را در مطلب بعدی دنبال کنید.
تجربه شخصی من درباره بد غذایی کودک
همواره به عنوان یک روانشناس کودک – نوجوان، مکرر با نگرانی و سر در گمی والدین در رابطه با میزان وزن، رژیم غذایی، شیوه غذا خوردن، بد غذایی و لجبازی کودکان و فرزندان رو به رو شده ام. لازم به ذکر است که در رابطه با این مشکلات و چالشهای فرزندانمان باید اولا میزان مصرفی غذای کودک خود را برای دو هفته اندازه گیری کنیم که این غذا شامل وعده های اصلی غذا و همین طور تنقلات بین این وعده ها میباشد. مدت زمان خوردن غذا را نیز در نظر بگیریم. بعد با توجه به نکات مطرح شده در بالا، بررسی کنیم که آیا خانواده و فرزندمان دستور غذایی متعادلی دارند. همچنین در مورد تغذیه خوب، مطالعه کنیم و توصیه های متخصصین را در این مورد جویا شویم. در نهایت، ممکن است از دریافت این حقیقت که رژیم غذایی کودکمان کاملا متعادل است و تنها به یک قرص کوچک ویتامین در روز نیاز دارد یا تغییرات کوچکی در شیوه زندگی خانواده لازم است، متعجب و آسوده خاطر شویم.