هوش هیجانی : چگونه یک کودک احساسی باهوش تربیت کنیم؟
هوش هیجانی :
چگونه یک کودک احساسی باهوش تربیت کنیم؟
در مقاله امروز در خدمت شما هستیم تا با هم بررسی کنیم که چگونه میتوان احساسات کودکان را به سمت باهوش تر شدنشان هدایت کرد، به بچه ها آموزش دهید تا احساسات خود را به روشهای سالم بشناسند و بیان کنند. شما به عنوان والدین، این مسئولیت را دارید که با تشویق صحیح فرزندتان سبب رشد هوشی او شوید. البته این به معنای هوش علمی است. اما هوش هیجانی به عنوان توانایی فرد در ابراز و مدیریت مناسب احساسات ضمن احترام به احساسات دیگران تعریف می شود. این مجموعه ای از مهارت ها است که کودکان می توانند در هر سنی شروع به یادگیری آن کنند.
مزایای هوش هیجانی
طی چند دهه گذشته ، مطالعات نشان داده اند که هوش هیجانی مزایای متنوعی را ارائه می دهد که به فرزند شما در تمام زندگی او کمک می کند. در ادامه مزایای داشتن هوش هیجانی بالا را ذکر می کنیم
ضریب هوشی بالا:
به ضریب هوشی بالا مرتبط است و به طور معمول کودکانی که سطح بالاتری از هوش هیجانی دارند در آزمون های استاندارد عملکرد بهتری از خود نشان می دهند و همچنین افرادی که دارای ضریب هوشی بالایی هستند تمایل به داشتن نمرات بالاتر دارند.
روابط بهتر:
مهارت های هوش هیجانی به بچه ها کمک می کند تا درگیری را مدیریت کنند و دوستی عمیق تری ایجاد کنند. بزرگسالان با سطح بالایی از هوش هیجانی نیز روابط بهتری را در زندگی شخصی و حرفه ای خود گزارش می دهند.
EQ دوران کودکی:
مهارت های اجتماعی و عاطفی کودک در مهد کودک ممکن است موفقیت مادام العمر برای او به ارمغان بیاورد. کودکانی که در 5 سالگی قادر به همکاری ، پیروی از دستورالعمل ها بودند ، قبل از 25 سالگی موفق به اخذ مدرک دانشگاهی و شروع به کار در مشاغل تمام وقت شدند.
سلامت روان بهبود یافته
افرادی که سطح بالاتری از هوش هیجانی دارند ، کمتر دچار افسردگی و سایر بیماری های روانی می شوند.
آموزش مهارت هوش هیجانی
یکی از مهمترین فواید هوش هیجانی در کودکان داشتن عملکردی معقول و منطقی است. به این صورت که کودک وقتی احساس عصبانیت می کند می تواند خود را آرام کند، احتمالاً در شرایط سخت به خوبی عمل می کند و کودکی که می تواند احساسات خود را به روشی سالم ابراز کند احتمالاً روابطی سالم تر از کودکی که فریاد می زند دارد.
یکی از مهمترین فواید هوش هیجانی در کودکان داشتن عملکردی معقول و منطقی است.
خبر خوب این است که همه بچه ها توانایی یادگیری مهارت های هوش هیجانی را دارند و آنها فقط به بزرگسالانی احتیاج دارند که این موضوع را به آنها یاد دهد البته چگونگی آموزش در این زمینه بسیار اهمیت دارد.
احساسات فرزندتان را برچسب بزنید
بچه ها باید بدانند که چگونه احساس خود را تشخیص دهند. شما می توانید با قرار دادن یک نام در احساسات او به کودک خود کمک کنید که این کار حداقل کاری است که شما می توانید برای فرزند خود انجام دهید.
کلمات عاطفی مانند “عصبانی” ، “ناراحت” ، “خجالتی” و “دردناک” همه می توانند واژگان را برای بیان احساسات بسازند. فراموش نکنید که کلمات را برای احساسات مثبت نیز به اشتراک بگذارید ، مانند “لذت بردن” ، “هیجان زده” و “امیدوار”.
برای مثال : وقتی فرزند شما ناراحت است که یک بازی را از باخته، می توانید بگویید “به نظر می آید عصبانی هستی. درسته؟ “
همدلی را نشان دهید
وقتی کودک شما ناراحت است ، به خصوص هنگامی که احساسات او کمی در سمت دراماتیک به نظر می آید، می تواند وسوسه انگیز باشد تا احساس او را به حداقل برساند اما اظهار نظرهای توهین آمیز به فرزند شما یاد می دهد که نحوه بیان احساس او اشتباه باشد.
بهترین عملکرد این است که احساسات او را تأیید کنید و از خود همدلی نشان دهید، حتی اگر درک نکنید که چرا او اینقدر ناراحت است، ممکن است فرزند شما گریه کند چون شما به او گفته اید که نمی تواند به پارک برود تا اینکه اتاق خود را تمیز کند.
مدل های مناسب برای بیان احساسات
بچه ها باید بدانند که چگونه احساسات خود را به روشی مناسب از نظر اجتماعی بیان کنند. بنابراین هنگام گفتن “احساسات من نادیده گرفته شده است” یا ترسیم تصویری از چهره غمگین می تواند مفید باشد، فریاد زدن و پرتاب وسایل اصلا خوب نیست. بهترین روش ممکن برای آموزش به کودکان جهت بیان کردن احساساتشان می تواند استفاده از کلماتی باشد که در آنها احساسات نهفته است.
مطالعات نشان می دهد که والدین از نظر عاطفی باهوش هستند، به احتمال زیاد فرزندان عاطفی باهوشی دارند. بنابراین این عادت را برای آنها عادی کنید که روی مهارت های خود تمرکز کنند تا بتوانید الگوی موثری برای فرزند خود باشید.
مهارت های حل مسئله را توسعه دهید
بخشی از ایجاد شعور احساسی شامل یادگیری چگونگی حل مشکلات است. پس از برچسب زدن و برطرف کردن احساسات ، زمان آن رسیده است که چگونه خود مشکلات پیش آمده را برطرف کنیم.
شاید فرزند شما عصبانی باشد که خواهرش در حالی که بازی ویدیویی می کند، بازی را قطع کرده است. بهتر است به او کمک کنید تا جوانب مثبت و منفی، باید ها و نباید ها را ارزیابی کند و سپس او را ترغیب به انتخاب بهترین گزینه کنید.
هنگامی که فرزند شما خطا می کند ، کاری را انجام دهید که کاملا متفاوت باشد و برخلاف تصور کودک باشد. بهتر است به کودک کمک کنید که مشکلاتش را حل کند یعنی سعی کنید به عنوان یک مربی عمل کرده ، نه اینکه مشکل واقعی را حل کنید.
هوش هیجانی را به یک هدف مداوم تبدیل کنید
هر چقدر هم فرزند شما از نظر عاطفی باهوش به نظر برسد ولی همیشه جای پیشرفت وجود دارد، و احتمالاً در تمام دوران کودکی و بزرگسالی شاهد فراز و نشیب هایی خواهیم بود. شما زمانی که به سن بزرگسالی می رسید به احتمال زیاد با موانعی روبرو خواهید شد که مهارتهای شما را به چالش می کشد. بنابراین باید آن را به هدف تبدیل کنید تا مهارت خود را در زندگی روزمره بگنجاند. بهتر است وقتی فرزند شما جوان است ، هر روز در مورد احساسات صحبت کنید.
صحبت در مورد شخصیت های عاطفی در کتاب ها یا فیلم ها ممکن است سبب بروز احساسات شود. بحث در مورد یافتن راه حل مناسب برای حل مشکلات و یا صحبت در مورد شخصیتهای استراتژیک می توانند در روابط افراد تاثیر گذار باشد. بهتر است با بزرگتر شدن فرزندان، در مورد موقعیت های زندگی واقعی صحبت کنید که او در زندگی روزمره با آن روبرو می شود.
از اشتباهات فرزندتان به عنوان فرصت هایی برای رشد بهتر استفاده کنید. به عنوان مثال هنگامی که او به دلیل عصبانیت به احساسات کسی صدمه می زند ، از موقعیت استفاده کنید و او را راهنمایی کنید، وقت بگذارید تا در مورد اینکه چگونه می تواند در آینده بهتر عمل کند صحبت کنید. با حمایت و راهنمایی مداوم شما ، فرزند شما می تواند هوش هیجانی و قدرت ذهنی مورد نیاز خود را برای موفقیت در زندگی ایجاد کند.
اگر کودک شما نمی داند چگونه با احساسات خود مقابله کند ، ناامیدی و عصبانیت می تواند به سرعت به بی اعتنایی ، بی احترامی ، پرخاشگری و خستگی ناپسند تبدیل شود.
5 راه حل مهم برای کنترل خشم
بین احساسات و رفتار تفاوت قائل شوید
عصبانیت یک احساس عادی و سالم است. اما بسیاری از بچه ها برای درک تفاوت بین احساس عصبانیت و رفتار پرخاشگرانه تلاش می کنند. به فرزند خود بیاموزید که احساسات خود را مشخص کند ، بنابراین می تواند احساس خشم و ناامیدی را کلامی کند.
بگویید ، “عصبانیت خوب است اما ضربه زدن درست نیست” به او کمک کنید وقتی احساس عصبانیت می کند ، خشم خود را کنترل کند. بعضی اوقات رفتار پرخاشگرانه، ناشی از انواع احساسات ناراحت کننده مانند غم و اندوه یا خجالت است.در رابطه با احساسات و کنترل آن بهتر است با کودک خود صحبت کنید
مدل مهارت های مناسب مدیریت خشم
بهترین راه برای آموزش فرزندتان که چگونه با عصبانیت مقابله کنند، نشان دادن چگونگی برخورد با احساسات خود هنگام عصبانیت است. اگر کودک شما تماشا کند که خلق و خوی خود را از دست داده اید ، او نیز به احتمال زیاد همین کار را تکرار می کند، اما اگر ببیند که شما با احساسات خود به گونه ای مهربان تر و ملایم تر کنار می آیید، او نیز رفتار شما را همانند یک الگو جلوی چشم خود دارد و هنگام عصبانیت رفتاری را همچون رفتار شما از خود نشان می دهد.
قوانین خشم را تنظیم کنید
قواعد خشم باید رفتارهای احترام آمیز نسبت به دیگران باشد.
مهارتهای مقابله ای سالم را آموزش دهید
مهارت های حل مسئله را آموزش دهید تا کودک شما تشخیص دهد که می تواند مشکلات را بدون توسل به پرخاشگری حل کند.
ارائه هشدارهای لازم در زمان مناسب
اگر فرزند شما در تلاش است تا عصبانیت خود را تحت کنترل داشته باشد یا به نظر می رسد مشکلات عصبانیت خود را پشت سر گذاشته است، به دنبال راه حلی مناسب باشید.
نتیجه گیری:
آگاه سازی کودکان توسط والدین برای کنترل احساسات بسیار اهمیت دارد چون همانطور که گفتیم والدین نقش موثری در زندگی فرزندان دارند. والدین می توانند با نشان دادن احساسات و یا واکنش های مناسب در مقابل مسائل به کودکان بفهمانند که در چه زمانی باید چه واکنشی را از خود نشان دهند.