توضیح مرگ عزیزان برای کودک
توضیح مرگ عزیزان برای کودک
مرگ امری اجتناب ناپذیر در روند طبیعی زندگی انسان می باشد. زمانی که در خانواده، عزیزی را از دست می دهیم،
علاوه بر غم و غصه عزادار بودن و سوگ آن مصیبت، نگرانی های متعددی هم در مورد کودکان داریم. در این هنگام معمولا سوالاتی از این قبیل برای اطرافیان کودک پیش می آید:
آیا باید در مورد مرگ عزیز از دست رفته با کودک صحبت کنیم؟
چگونه مفهوم مرگ را به کودک توضیح دهیم؟
آیا باید کودک را از مراسم خاکسپاری و عزاداری دور نگه داریم؟
در برابر دلتنگی و بی قراری کودک برای عزیز از دست رفته چه واکنشی نشان دهیم؟
در این مطلب قصد داریم به سوالاتی از این دست در مورد توضیح مرگ پاسخ دهیم.
مفهوم مرگ برای کودکان در سنین مختلف
کودکان در سنین مختلف، برداشت و درک متفاوتی نسبت به پدیده مرگ دارند. معمولا تا قبل از سه سالگی، کودک هیچ تصوری درباره مفهوم مرگ ندارد. بین حدود سه تا هشت سالگی، کودکان مرگ را امری موقتی و برگشت پذیر می دانند. کودک در این بازه سنی، تصور می کند که مرگ موجودی است که مثلا پدربزرگ را با خود برده است ولی پدربزرگ باز خواهد گشت.
در بازه سنی هشت تا دوازده سالگی، درک کودکان از مرگ کامل تر می شود و مرگ را به عنوان امری قطعی و برگشت ناپذیر درک می کنند. آگاهی از این روند به شما کمک می کند تا بتوانید متناسب با سن کودک برخورد صحیحی داشته باشید.
نحوه صحیح توضیح مرگ عزیزان برای کودک
معمولا اولین مواجهه کودکان با مفهوم مرگ، زمانی اتفاق می افتد که یکی از اقوام مثلا مادربزرگ فوت می کند. در این زمان والدین باید با توجه به رده سنی کودک و میزان صمیمیت و نزدیکی او با فردی که فوت کرده است، اطلاعات درستی در اختیار او قرار دهند.
بهترین راه برای شروع صحبت با کودک، سوال پرسیدن از او می باشد. سعی کنید با پرسیدن سوالات مختلف، درک و احساس او را از اتفاق پیش آمده متوجه شوید. مثلا از او بپرسید:
عزیزم تو میدونی چرا عمه داشت گریه می کرد؟
تو فکر می کنی بابا بزرگ کجا رفته و چرا دیگه پیش ما نیست؟
تو می دونی چرا ما همه لباس سیاه پوشیدیم؟
پاسخ هایی که کودک به این پرسش ها می دهد، به شما کمک می کند تا بفهمید او چه اطلاعاتی دارد، و شما چه طور باید درک او را اصلاح کنید.
در مرحله بعد، وقتی می خواهید فوت شخصی را برای کودک توضیح دهید، از آن جایی که کودکان مفاهیم انتزاعی را متوجه نمی شوند، باید تا جایی که می توانید مفهوم مرگ را به صورت ملموس و از طریق مثال های عینی به او توضیح دهید.
مثلا اگر کودک قبلا شاهد مردن یک پرنده یا حیوان خانگی بوده است، می توانید از این مثال عینی برای ملموس کردن مرگ برای انسان ها هم استفاده کنید. هم چنین می توانید به او توضیح دهید که کسی که فوت می کند، دیگر نمی تواند چیزی ببیند یا بشنود و بدن او دیگر هیچ کاری نمی تواند بکند و هیچ دردی را هم حس نمی کند. این جملات، مثال های عینی و واقعی هستند. هم چنین می توانید از طریق طراحی یک بازی یا تعریف کردن یک قصه، مفهوم مرگ را با ادبیات کودکانه توضیح دهید.
آیا کودکان را به مراسم خاکسپاری و ختم ببریم؟
برای پاسخ به این سوال، نمی توان نسخه ای کلی برای تمام کودکان تجویز نمود. حضور کودک در مراسم ختم و همراهی او برای آماده کردن مقدمات مراسم، به کودک کمک می کند تا بهتر بتواند این اتفاق را باور کرده و بپذیرد. از طرف دیگر، مشاهده بی قراری شدید اعضای خانواده و سوگ، ممکن است موجب وحشت کودک شود.
بنابراین شما باید با در نظر گرفتن شرایط و ویژگی های کودک و فضای حاکم بر مراسم، در این مورد تصمیم گیری کنید.
قبل از بردن کودک به این مراسم ها، حتما باید برای او توضیح دهید که مراسم خاکسپاری و ختم چه مراسمی هستند و چه برنامه هایی در این مراسم اتفاق می افتد. و از خودش بپرسید که دوست دارد در این مراسم شرکت کند یا خیر.
در مورد مراسم ختم، می توانید به او بگویید که “وقتی کسی فوت می شه، همه فامیل و دوستان، میان پیش خانواده اش تا اونا احساس تنهایی نکنند و بهشون کمک کنند.”
در مورد مراسم خاکسپاری هم می توانید این طور توضیح دهید که وقتی شخصی فوت می کند، خانواده و دوستان جمع می شوند و با احترام زیاد او را درون خاک قرار می دهند. توضیح شما در مورد این مراسم ها باید به نحوی باشد که موجب ایجاد ترس و اضطراب برای کودک نشود.
واکنش کودک در برابر مرگ عزیزان
واکنش کودکان در زمان سوگ، بسیار گسترده و متفاوت می باشد. اغلب کودکان قادر به بیان احساس خود به طور مستقیم نیستند و غم خود را به شیوه های غیر مستقیم نشان می دهند.
برخی از این واکنش ها عبارتند از:
۱. تحریک پذیری و بهانه گیری
۲. بازگشت به مراحل قبلی کودکی: مثلا کودک سه ساله که مهارت توالت رفتن را یاد گرفته بود حالا قادر به کنترل ادرار خود نیست.
۳. ناخن جویدن یا تیک های حرکتی
۴. حرف زدن و سوال پرسیدن زیاد در مورد شخصی که فوت کرده است.
۵. مشکل در خواب یا کابوس شبانه
۶. بی اشتهایی
۷. احساس عذاب وجدان : از این که فکر می کند به خاطر شلوغی یا تقصیر او است که مثلا مادربزرگ فوت کرده و رفته است.
ممکن است حتی کودک هیچ واکنش خاصی نداشته باشد و به بازی و شادی کودکانه خودش بپردازد. او را قضاوت نکنید و به او برچسب بی خیال یا سنگدل نزنید.
مراحل سوگ برای کودک
کودکان نیز مانند بزرگسالان سوگ را در چند مرحله تجربه می کنند:
مرحله اول: انکار
در این مرحله کودک مرگ را باور نمی کند. او اصرار دارد که شخصی که فوت کرده هنوز زنده است و به زودی برمی گردد.
مرحله دوم: خشم
کودک از این که کسی که دوستش دارد کنارش نیست، عصبانی می شود. او حتی ممکن است بگوید من با مامان بزرگ قهر هستم که رفته و پیش من نمیاد. کودک در این مرحله بهانه گیری و نق زدن زیادی انجام می دهد.
مرحله سوم:افسردگی
ممکن است کودک گوشه گیر و منزوی شده و علاقه ای به بازی نداشته باشد. هم چنین امکان دارد اختلال در خواب و اشتهای او به وجود بیاید.
مرحله چهارم: پذیرش
کودک به تدریج مرگ عزیز از دست رفته را باور می کند و به زندگی طبیعی خود باز می گردد.
واکنش صحیح در برابر سوگ کودک
از آن جایی که دیدن غم و غصه کودکان بسیار تلخ و ناراحت کننده است، اغلب ما تلاش می کنیم احساس سوگ کودکان را انکار کنیم. ما سعی می کنیم حواس کودک را به بازی و فعالیت های کودکانه پرت کنیم، غافل از این که این احساس طبیعی فقدان و سوگ در کودک وجود دارد و او کاملا متوجه غم و غصه اطرافیان خود می شود.
از حرف زدن با کودک در این زمینه نترسید و اجازه دهید او در مورد احساساتش با شما صحبت کند.
از حرف زدن با کودک در این زمینه نترسید و اجازه دهید او در مورد احساساتش با شما صحبت کند.
خاطرات خوبی که با شخص متوفی داشته با هم مرور کنید. اگر کودک دوست داشت عکس یا وسیله یادگاری از شخص مرحوم در اتاق خود داشته باشد، مانع او نشوید، این کار احتمالا موجب ایجاد آرامش برای کودک می شود. هم چنین بهتر است زودتر کودک را به روند عادی زندگی روزمره اش بازگردانید تا احساس امنیت کند و اضطراب او کم شود.
لیست جملاتی که نباید بگویید:
۱. نباید به کودک بگویید که شخصی که فوت کرده به سفری طولانی رفته است.
چرا نباید: چون باعث می شود کودک منتظر بازگشت او از سفر بماند و هم چنین تصوری منفی نسبت به سفر پیدا کند.
۲. نباید بگویید متوفی به خواب ابدی رفته یا خوابیده است.
چرا نباید: چون باعث ایجاد اختلال در خواب کودک شده و او را از خوابیدن می ترساند.
۳. نباید به کودک در مورد مرگ عزیزان دروغ بگویید.
چرا نباید: چون او بالاخره متوجه دروغ شما می شود و اعتمادش را به شما از دست می دهد.
۴. نباید به کودک بگویید که مثلا مامان بزرگ پیش خدا رفته یا به بهشت رفته است.
چرا نباید: چون کودکان هنوز درک کامل و صحیحی نسبت به مفاهیم مذهبی ندارند و ممکن است با خود فکر کنند چرا خدا کسی که من دوستش داشتم از من گرفت و پیش خودش برد.
۵. نباید به کودک بگویید که مثلا خاله چون مریض بود فوت کرد.
چرا نباید: چون باعث ترس شدید کودک از هر گونه بیماری می شود. به او توضیح دهید که هر بیماری منجر به مرگ نمی شود.
۶. نباید به کودک بگویید آدم ها وقتی پیر می شوند می میرند.
چرا نباید: چون کودک از این به بعد می ترسد که بزرگ شود و پیر بشود. این کودکان اغلب اصرار دارند که می خواهند کودک بمانند.
آیا لازم است هنگام مرگ نزدیکان کودک را نزد روانشناس کودک ببریم؟
اگر شخصی که فوت کرده است، خیلی به کودک نزدیک بوده، فقدان او می تواند ضربه هیجانی سنگینی برای کودک باشد.
داشتن احساس سوگ و واکنش هایی که در این مطلب به آن اشاره شد کاملا طبیعی است. در صورتی که این نشانه ها مزمن شود و موجب ایجاد مشکل در زندگی روزمره کودک شود، بهتر است او را نزد متخصص روانشناس کودک ببرید تا به روش دقیق و کامل، به روند زندگی طبیعی خود بازگردد.